اهمیت شب قدر و راز مخفی بودن آن

01 Jun 2018
کد خبر : 6742724
تعداد بازدید : 2293

شب قدر، بهترین منزلگاه نیایش‌گران سرسپرده به مهر حق است،شب قدر، وقت شناخت قدر خویش است.

اهمیت شب قدر و راز مخفی بودن آن

یکی از زمان¬هایی که در منابع دینی، اهمیت فراوانی دارد، شب قدر است. در قرآن کریم، شب قدر، بهتر از هزار ماه خوانده شده است. مفهوم واژه¬ی «قدر» در لغت به معنای بیان مقدار چیزی است.1 در جای دیگری آمده که قدر به معنای اندازه و مقدار هر چیز اعم از زمان، مکان و. .. است.2

در معنای طاقت و توانایی نیز کاربرد دارد،3 چنان که در قرآن آمده: «علی الموسع قدره؛ آن کس که توانایی دارد به اندازه¬ی توانایی¬اش»4 اندازه و مقیاس هر چیز، و نیز به معنای سخت¬گیری و ضیق گرفتن، از دیگر معانی مورد استعمال این واژه است.5

«شهید مطهری» در این باره می¬گوید: «قدر به معنای اندازه و تعیین است. .. حوادث جهان از آن جهت که حدود، اندازه و موقعیت مکانی و زمانی آن¬ها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهی است.»6 پس در یک کلام «قدر» به معنای ویژگی¬های طبیعی و جسمانی چیزهاست که شامل شکل، حدود، طول، عرض و موقعیت-های زمان و مکانی آن¬ها می¬گردد و تمام موجودات مادی و طبیعی را در بر می¬گیرد.7

در بیان دیگری از شهید مطهری آمده است: «تعبیر فلسفی قدر، اصل علّیت است. اصل علّیت همان پیوند ضروری و قطعی حوادث با یک¬دیگر [است] و این که هر حادثه¬ای تحتّم و قطعیت ضروری و قطعی خود و نیز تقدیر و خصوصیات وجودی خود را از امر یا اموری مقدم بر خود گرفته است. اصل علیت عمومی و نظام اسباب و مسببات، برجهان و جمیع وقایع و حوادث جهان حکم¬فرماست. و هر حادثی، ضرورت و قطعیت وجود خود و نیز شکل و خصوصیت زمانی و مکانی و سایر خصوصیات وجودی¬اش این را از علل متقدمه¬ی برخود کسب کرده و یک پیوند ناگسستنی میان گذشته، حال و آینده میان هر موجودی و علل متقدمه¬ی اوست.»8

در بیان دیگری آمده است که قدر یعنی ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش آن. به عبارت دیگر اندازه و محدوده¬ی وجودی هر چیز «قدر» نام دارد.9

این معنا از روایات نیز استفاده می¬شود. چنان که از امام صادق(ع) پرسیده شد: «فما معنی قدر؛ معنای قدر چیست؟» امام فرمود: «تقدیر الشییء من طوله و عرضه؛ اندازه¬گیری هر چیز اعم از طول و عرض آن است.»10 در روایت دیگری آمده است که امام رضا(ع) در بیان معنای قدر فرمود: «هو الهندسه من الطول و العرض و البقاء؛ اندازه¬ی هر چیز اعم از طول و عرض و بقای آن است.»11

بنابراین تقدیر الهی این است که در جهان مادی، آفریده¬ها از حیث هستی و آثار و ویژگی¬های¬شان محدوده¬ای خاص داشته باشند. این محدوده با امور خاص مرتبط است. اموری که علت¬ها و شرایط مخلوقات محسوب می¬شوند و به دلیل اختلاف علل و شرایط هستی، آثار و ویژگی¬های موجودات مادی نیز متفاوت است. هر موجود مادی به وسیله¬¬ی قالب¬هایی از داخل و خارج اندازه¬گیری می¬شود. این قالب، حدود مادی آن شیء (یعنی طول، عرض، شکل، رنگ و موقعیت مکانی و زمانی و سایر عوارض و ویژگی¬ها) به¬شمار می¬آید. پس معنای تقدیر الهی در موجودات مادی یعنی هدایت آن¬ها به¬سوی مسیر هستی¬شان که برای آن¬ها مقدر گردیده و با آن قالب¬گیری شده¬اند.12

چرا آن را «شب قدر» می¬نامند؟

1. زیرا تمام حوادثی که قرار است در طول سال در جهان هستی و همچنین در زندگی انسان-ها، اتفاق بیافتد، در این شب تقدیر، اندازه-گیری، تصویب و امضا می¬شود. چنان که از امام باقر(ع) نقل شده است: «یقدر فی لیله القدر کل شییء یکون فی تلک السنه الی مثلها من قابل من خیر و شر و طاعه و معصیه و مولود، او اجل او رزق، فما قدر فی تلک السنه و قضی فهو المحتوم؛ همه¬ی چیزهایی که بناست در طول این سال ابتدای سال آینده اتفاق بیفتد، در این شب اندازه¬گیری و مشخص می¬گردد. اعم از کارهای خیر و نیکی، شر و بدی، طاعت و معصیت خدا، تولد، مرگ و روزی. بنابراین هر چیزی که در این شب قدر مقدر و اندازه¬گیری و امضا شود، حتمی خواهد بود.»13

در روایت دیگری از طریق اهل سنت نیز به همین وجه اشاره گردیده است: «انّ الله قدّر ما یکون فی ملک السنه من مطر او رزق و احیاء و اماته الی مثل هذه اللیله من السنه الاتیه؛ خداوند آن چه از باران، روزی، تولد و مرگ و میر در طول سال و تا شب قدر آینده اتفاق می¬افتد، در این شب تقدیر و اندازه¬گیری می¬کند.»14

همچنین این دلیل را آیات قرآن نیز تأیید می-کند چنان¬ که خداوند در یکی از آیات می-فرماید: «فیها یفرق کل امر حکیم؛ در آن شب هر امری براساس حکمت (الهی) تدبیر و جدا می-گردد.»15

معنای آیه این است که تمام امور در این شب براساس حکمت الهی محکم می¬گردد؛ به گونه¬ای که هیچ گونه کم و زیادی در آن رخ نمی¬دهد. در این شب روزی¬ها در میان روزی¬خوران الهی تقسیم و اجل¬ها و مدت عمر انسان¬ها مشخص و تمام اموری که مقرر است در جهان آفرینش و همچنین در زندگی انسان¬ها اتفاق بیفتد، معین می¬گردد.

2. قدر به معنای شرافت و عظمت نیز استفاده شده.16 این شب را به این دلیل قدر نامیده¬اند که دارای شرافت و عظمت است. اگر شب نزول قرآن، «قدر» نامیده شده به¬دلیل اهتمامی بوده که به مقام و منزلت آن داشته و عنایتی که به عبادت متعبدان در این شب شده است.17

3. در شب قدر، فرشتگان زیادی به زمین فرود می¬آیند، تا آن جا که محیط زمین تنگ می¬گردد. در این وجه، واژه¬ی «قدر» به معنای تنگ شدن اطلاق گردیده است.18 چنان که در قرآن کریم نیز به همین معنا استعمال شده: «فمن قدر علیه رزقه؛ آن¬ها که تنگ¬دست هستند از آن¬چه که خدا به آن¬ها انفاق نماید.»19

زمان شب قدر

از منابع اسلامی به¬ویژه شیعه، استفاده می¬شود که شب قدر در ماه مبارک رمضان، قرار دارد.

این مطلب را آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع) تأیید می¬کنند؛ چرا که خداوند در یک¬جا می-فرماید: «ما قرآن را در ماه رمضان نازل کردیم.»20 و در جای دیگر می¬فرماید: «انّا انزلناه فی لیله القدر، قرآن را در شب قدر نازل کردیم.»22 که مقتضای جمع میان این دو آیه این است که شب قدر در ماه مبارک رمضان واقع شده است. قرار گرفتن شب قدر در ماه مبارک رمضان، فضیلت بزرگی برای این ماه شریف است. زیرا عبادت در آن شب از طاعات هزار ماه بهتر است و درک این فضیلت تنها در ماه مبارک رمضان امکان¬پذیر است.

روایات اهل بیت(ع) نیز وجود شب قدر در ماه رمضان را تأیید می¬کند چنان که امام صادق(ع) در این رابطه می¬فرماید: «فغّزه الشهور شهر الله عزّ ذکره و هو شهر رمضان و قلب شهر رمضان لیله القدر؛ گرامی¬ترین ماه، ماه خداست که ماه رمضان است و قلب رمضان، شب قدر است.»22

همچنین به نقل از پیامبر اکرم(ص) اسلام آمده است که خطاب به مردم فرمودند: «ایها الناس انه قد اظلّکم شهر فیه لیله خیر من الف شهر و هو شهر رمضان. ..؛ ای مردم به شما ماهی سایه افکنده که در آن شبی قرار دارد که از هزار ماه بهتر است و آن ماه، ماه رمضان است.»23

اما این که کدام یک از شب¬های ماه مبارک رمضان، شب قدر است، در روایات اسلامی اختلاف است. می¬توان روایت¬ها را به سه دسته تقسیم نمود (گرچه خارج از این سه گروه نیز روایاتی وجود دارد.) به¬طور اجمال به برخی از آن اشاره می-شود:

گروه اول:

 روایاتی است که یکی از سه شب را به¬عنوان شب قدر معرفی می¬کند چنان که آمده است: «عن ابی علی قال: سئلت اباعبدالله(ع) عن لیله القدر؟ قال: اطلبها فی تسع عشر و احدی و عشرین و ثلاث و عشرین؛ راوی می¬گوید از امام صادق(ع) در مورد شب قدر پرسیدم. امام فرمود: شب قدر را در نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم جست¬وجو کن.»24

باز هم در روایت دیگری آمده است که شخص از امام صادق(ص) پرسید: «اللیالی التی یرجی فیها من شهر رمضان؟ فقال: تسع عشره و احدی و عشرین و ثلاث و عشرین» راوی پرسید: در کدام شب از شب-های رمضان امید می¬رود که شب قدر باشد؟ امام صادق(ع) در جواب فرمود: «نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم.»25

در تعبیر دیگری از امام صادق(ع) آمده است: «التقدیر فی لیله تسع عشر و الابرام فی لیله

احدی و عشرین و الامضاء فی لیله ثلاث و عشرین تقدیر و اندازه¬گیری در شب نوزدهم و ابرام و محکم شدن در شب بیست و یکم و امضاء در شب بیست و سوم است.»26

براساس این دسته روایات، شب قدر یکی از این سه شب در ماه مبارک رمضان است و کسانی که به¬دنبال درک فضیلت شب قدر هستند باید آن را در این سه شب جست¬وجو کنند و برای اطمینان بیش¬تر به درک این فضیلت لازم است هر سه شب را به عبادت بپردازند.

گروه دوم:

دسته¬ی دوم از روایات در این رابطه، دلالت بر این دارد که شب قدر یکی از دو شب یعنی بیست و یکم و بیست و سوم است و برای درک شب قدر باید در این دو شب به عبادت و دعا پرداخت چنان که «فضل بن یسار» از امام جواد(ع) نقل می¬کند: «کان ابوجعفر(ع) اذا کان لیله احدی و عشرین و لیله ثلاث و عشرین اخذ فی الدعاء حتی یزول اللیل فاذا ز اللیل صلی؛ امام جواد(ع) در شب بیست و یکم و بیست و سوم تا صبح به دعا می¬پرداخت.»27

در روایت آمده است که زراره از امام باقر(ع) در مورد شب قدر پرسید و امام باقر(ع) در جواب فرمود: «هی احدی و عشرین او ثلاث و عشرین شب بیست و یک و یا بیست و سه.»28

امام صادق(ع) نیز در جواب کسی که از شب قدر پرسید فرمود: «هی لیله احدی و عشرین او لیله ثلاث و عشرین شب بیست و یکم و یا بیست و سوم شب قدر است.»29

براساس مفاد این دو گروه از روایات شب قدر یکی از این دو شب یعنی بیست و یکم و بیست و سوم است و باید شب قدر را در میان این دو شب دنبال کرد و برای اطمینان به درک شب قدر بهتر است این دو شب را به عبادت دعا و شب زنده¬داری پرداخت تا احتمال دست¬یابی به فضیلت شب قدر بیش¬تر گردد و درصد احتمال درک شب قدر زیادتر گردد.

گروه سوم:

دسته¬ی سوم از روایات به این مطلب تأکید دارد که احتمال شب بیست و سوم ماه رمضان برای این منظور بیشتر است؛ چنان که در روایتی از امام باقر(ع) چنین نقل شده است: «ان الجهنی اتی النبی(ص) فقال: یا رسول الله ان لی ابلاً و غنماً و غلّه (قلمه) فاحب ان تأمر بلیله ادخل فیها فأشهد الصلوه و ذلک فی شهر رمضان فدعاه رسول الله(ص) فسارّه فی اذنه فکان الجهنی اذا اکان لیله ثلاث و عشرین دخل بابله و غنمه و أهله الی مکانه؛ مردی به نام «جهنی» خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله من دارای گوسفند و شتر هستم. دوست دارم دستور بدهی که یک شب را در ماه رمضان وارد شهر مدینه شوم و خدا را عبادت کنم. پیامبر(ص) در حق او دعا کرد و به گوش او چیزی گفت و آن مرد از خدمت پیامبر خارج شد. بعدها مردم می¬دیدند که آن مرد در شب بیست و سوم ماه رمضان با شتران، گوسفندان و اهل و عیال خود وارد مدینه می¬شد.»30

براساس این حدیث مرد جهنی به پیامبر عرض می¬کند که من به¬دلیل این که گله¬دار و صحرانشین هستم همیشه نمی¬توانم در نماز جماعت شما در مدینه شرکت نمایم. از شما خواهش می¬کنم که به من دستور دهید که در طول سال یک شب را به مدینه آمده، در نماز جماعت شما شرکت نمایم؛ و البته دوست دارم آن شب در ماه رمضان باشد. پیامبر به گوش او چیزی گفت. بعدها مردم می¬دیدند آن مرد در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان با دام¬ها و حیوانات خود وارد مدینه می¬شد و در مسجد پیامبر به نماز و عبادت مشغول می¬گشت. این عمل پیامبر و رفتار آن مرد این احتمال را تقویت می¬کند که شب قدر همان شب بیست و سوم باشد.

البته علاوه بر این سه گروه روایاتی دیگری نیز وجود دارد که برخی از شب¬های دیگر را به¬عنوان شب قدر معرفی می¬کند که علما به آن¬ها اعتنا نکرده-اند.

دیدگاه اهل سنت

از جمله مواردی که در کتب روایی و تفسیری اهل سنت در مورد آن اختلاف نظر وجود دارد و سرانجام اجماع عالمان این مذهب بر آن مهر خاتمه می¬نهد، موضوع جایگاه زمانی شب قدر است. به¬عنوان نمونه «فخر رازی» در این رابطه هشت قول بیان می¬دارد و در نهایت یکی از آن¬ها را تقویت می¬کند: «در تعیین شب قدر در میان علماء اختلاف وجود دارد. شب اول، شب هفدهم، شب یازدهم، شب بیست و سوم، بیست و چهارم و بیست و پنجم، بیست و هفتم و نهم و. .. آن چه نظر بیشتر علما بر آن قرار دارد، بیست و هفتم است.»31

در بیان دیگری آمده است: «بعضی آن را شب بیست و یکم رمضان می¬انگارند و برخی آن را شب بیست و هفتم رمضان می¬دانند و بعضی¬ها آن را شب¬های ده-گانه¬ی آخر ماه رمضان می¬شمارند و برخی آن را در ماه رمضان به¬طور کلی می¬دانند. به هر حال شب قدر شبی از شب¬های رمضان است.»32

در روایات اهل سنت نیز احتمالات زیادی بیان گردیده است: از پیامبر نقل شده است که شب قدر بیست و یکم ماه رمضان، بیست و سوم ماه رمضان، بیست و پنجم ماه رمضان، بیست و هفتم ماه رمضان و آخر ماه رمضان است.33

از «ابن عباس» نقل شده: «التمسوا لیله القدر فی اربع و عشرین؛ شب قدر را در بیست و چهارم ماه رمضان بجویید.»34

عن النبی(ص): التمسوها فی العشر الا و آخر فی کل وتر؛ شب قدر را در ده شب آخر و در هر شب فرد آن بجویید.»35

«انس بن مالک» می¬گوید: «التمسوا لیله القدر فی اول لیله من رمضان و فی تسعه و احدی عشره و فی احدی و عشرین و فی آخر لیله من رمضان؛ شب قدر را در شب اول ماه رمضان، و نهم ماه رمضان، در یازدهم ماه رمضان، در بیست و یکم رمضان و در آخر شب رمضان جست¬وجو کنید.»36

در بیان دیگر آمده: «کان رسول الله یقول: تحرّوا الیله القدر فی العشر الا و آخر من رمضان؛ شب قدر را در ده شب آخر ماه رمضان بجویید.»37

در نقل دیگری آمده است: «قدر روی عن الی بن کعب انه کان یحلف انها لیله سبع و عشرین یقول: اخبرنا رسول الله بذلک بعلامتها فعدّدناه حفظنا؛ «الی بن کعب» گفته است که قسم می¬خورد که شب بیست و هفتم ماه رمضان شب قدر است. او می¬گفت که پیامبر اکرم(ص) علامت¬های شب قدر را برای¬مان بیان کرده بود و ما محاسبه کردیم و آن علامت را در شب بیست و هفتم ماه رمضان یافتیم.»38

از عبدالله بن مسعود نیز نقل شده که شب قدر در ماه رمضان و در شب بیست و هفتم آن قرار دارد.39

عبدالله بن عمر به نقل از پیامبر گفت: «التمسوا لیله القدر لیله سبع و عشرین، شب قدر را در بیست و هفتم ماه رمضان بجویید.»40

از مجموع آن¬چه بیان گردید استفاده می¬شود که علمای اهل سنت در زمان شب قدر اختلاف زیادی دارند. در نهایت به این نتیجه می¬توان رسید که – از نظر اهل سنت - شب قدر در ماه مبارک رمضان و در دهه¬ی آخر آن قرار دارد. از میان احتمالاتی که در این رابطه داده شده، احتمال این که شب بیست و هفتم ماه رمضان شب قدر باشد بیش¬تر تقویت شده که در این رابطه شواهد مؤیدی نیز بیان گردید.

عمومیت شب قدر

از مباحث دیگری که به شب قدر ارتباط دارد، اختصاص به دوره¬ی خاص و یا عمومیت آن به همه¬ی دوره¬هاست. از نظر منابع شیعه، شب قدر عمومیت داشته، در هر سال برای همیشه¬ی تاریخ وجود دارد. چنان که از امام باقر(ع) نقل شده است: «نعم لیله القدر و هی فی کل سنه فی شهر رمضان فی العشر و الاخر فلم ینزل القرآن الا فی لیله القدر؛ بله شب قدر در هر سال و در ماه رمضان در دهه¬ی آخر ماه آن وجود دارد و قرآن نازل نشده جز در شب قدر.»41

در روایت دیگری به نقل از «اباذر» آمده: «قال: قلت یا رسول الله! لیله القدر هی شییء تکون علی عهد الانبیاء، ینزل فیها، فاذا قبضوا رفعت؟ قال: لا بل هی الی یوم القیامه؛ ابوذر می¬گوید: ای رسول خدا شب قدر تنها در عصر پیامبران است و با رحلت آنان شب قدر نیز برداشته می¬شود؟ پیامبر فرمود: نه، این گونه نیست، بلکه شب قدر تا روز قیامت ادامه دارد.»42

با توجه به این دو روایت می¬توان گفت که شب قدر اختصاص به دوره¬ای نداشته بلکه در همه¬ی دوران و اعصار تاریخ وجود خواهد داشت و هر سال در ماه رمضان تکرار می¬گردد.

راز مخفی بودن شب قدر

یکی از اموری که در ارتباط با شب قدر، قابل توجه است مخفی بودن شب قدر، در میان شب¬¬های ماه مبارک رمضان، به¬خصوص دهه¬ی آخر آن است. در بیان راز مخفی داشتن شب قدر حکمت¬هایی از سوی دانشمندان اسلامی بیان گردیده است: «فایده¬ی مخفی داشتن این شب آن است که مردم به عبادت خدا تلاش بیشتری کرده، به طمع درک شب قدر، تمام شب¬های ماه رمضان را احیا بدارند. چنان که خداوند نماز «وسطی» را در میان نمازهای پنج¬گانه مخفی داشته و نام «اعظم» خود را در میان نام¬هایش و ساعت استجابت دعا را در میان ساعت¬های روز جمعه پنهان نگاه داشته است.»43

در بیان دیگری در این ارتباط آمده است: «شاید انگیزه¬ی مخفی داشتن شب قدر این باشد که کسی که اراده¬ی درک شب قدر را دارد، شب¬های زیادی را به امید درک شب قدر شب¬زنده¬داری می¬نماید؛ در نتیجه، عبادت او زیاد و اجر و پاداش او افزایش یابد.»44

چنان که خداوند رضای خود در میان انواع طاعات خود پنهان نموده تا مردم به همه¬ی طاعات الهی روی آورند؛ غضب و خشم خود را در میان گناهان پنهان کرده تا از همه¬ی گناهان بپرهیزند. دوستان خود را در میان مردم پنهان کرده تا مردم به همه¬ی انسان-ها احترام بگذارند؛ اجابت¬ دعاها را در میان دعاها پنهان کرده تا مردم به همه¬ی دعاها رو آورند. و وقت مرگ را نیز مخفی داشته تا انسان¬ها در همه حال، آمادگی مرگ را داشته باشند.45

نکته¬ی دیگری که در بیان فلسفه¬ی مخفی داشتن شب قدر بیان شده، این است: «وان لایتکل الناس عند اظهارها علی اصابه الفضل فیها فیفرّ طوافی غیره؛ راز مخفی داشتن شب قدر این است که مردم تنها به فضیلتی که از ناحیه¬ی درک شب قدر نصیب¬شان شده اکتفا نکنند که در انجام سایر وظایف خودشان کوتاهی نمایند.»46

بنابراین یکی از رازهای مخفی ماندن شب قدر مصون داشتن انسان¬ها از دچار شدن به عجب و غرور است. زیرا اگر شب قدر معلوم باشد ممکن است، کسی با شب زنده¬داری در آن دچار عجب شده، در انجام سایر تکالیف خود کوتاهی نماید.

شاید یکی از رازهای مخفی بودن شب قدر در میان چند شب این باشد که اگر کسی به شب زنده¬داری و عبادت در یکی از آن شب¬ها موفق نشد، ناامید نشده، شب دیگری را به امید درک فضیلت شب قدر به عبادت و شب زنده¬داری بپردازد. بدون شک این امر می¬تواند یکی از الطاف الهی و از جلوه¬های تسهیل و آسان-گیری خداوند به بندگانش باشد. خداوند شب قدر را در میان چند شب مخفی داشت تا فرصت بیش¬تری به بندگان برای درک شب قدر داده شود و آن¬ها به امید دست یافتن به فضیلت شب قدر، شب¬های بیشتری را به عبادت و راز و نیاز با خداوند مشغول شوند.

اهمیت شب قدر

آغاز سال

یکی از دلایل اهمیت شب قدر آن است که تمام امور هستی و برنامه¬های مربوط به زندگی انسان در شب قدر تقدیر و اندازه¬گیری شده، به امضای حجت خدا به¬عنوان قطب عالم امکان می¬رسد و تا شب قدر آینده براساس آن تقدیر و اندازه¬گیری، اداره می¬شود. با توجه به این بینش، شب قدر آغاز سال بوده، به این دلیل اهمیت زیادی دارد. چنان که از امام باقر(ع) نقل شده است: «یقدر فی لیله القدر کل شییء یکون فی تلک السنه الی مثلها من قابل من خیر و شر و طاعه و معصیه و مولود و اجل او رزق فما قدر فی تلک السنه و قضی فهو المحتوم؛ تمام امور سال تا شب قدر آینده، در شب قدر، تقدیر، اندازه¬گیری و امضا می¬گردد. هر خیر و شر، طاعت و معصیت، تولد و مرگ و روزی افراد، همه در این شب معین می¬گردد. آن¬چه در [شب قدر] این سال تقدیر و امضا گردید، حتمی می¬شود.»47

در بیان دیگری از امام صادق(ع) آمده است: «لیله القدر هی اول السنه و هی آخرها؛ شب قدر آغاز سال و پایان آن است.»48 در روایت دیگر آمده است: «لیله القدر هی اول السنه؛ شب قدر آغاز سال است.»49

امام صادق(ع) فرمود: «رأس السنه لیله القدر یکتب فیها ما یکون من السنه الی السنه؛ شب قدر آغاز سال است و حوادث جهان تا سال آینده و تا شب قدر آینده نوشته می¬شود.»50

شب ولایت

یکی از دیگر امتیازات شب قدر آن است که شب ولایت امیرمؤمنان(ع) است. براساس آن¬چه از روایات اسلامی برمی¬آید، در کنار سایر امور هستی که در شب قدر تقدیر، اندازه¬گیری و امضا می¬گردد، ولایت اهل بیت نیز در این شب مقدر و امضا گردیده است. چنان که «مفضل بن عمر» نقل می¬کند: «ذکر عند ابی عبدالله انّا انزلناه فی لیله القدر. قال: ما أبین فضلها علی السور! قال: قلت: و ای شییء فضلها؟ قال: نزلت ولایه امیرالمؤمنین فیها. قلت: فی لیله القدر التی نرتجیها فی شهر رمضان؟ قال: نعم؛ هی لیله قدّرت فیها السموات و الارض و قدّرت فیها ولایه امیرالمؤمنین فیها؛ در محضر امام صادق(ع) بودیم و سخن از سوره¬ی قدر به میان آمد. امام فرمود: فضیلت سوره¬ی قدر بر سایر سوره¬ها آَشکار است. عرض کردم: فضیلت سوره¬ی قدر چیست؟ امام فرمود: در شب قدر ولایت امیرمؤمنان نازل شده است. پرسیدم: در همان شب قدری که امیدواریم در ماه رمضان باشد؟ امام فرمود: بله. همین شب قدری که در ماه رمضان قرار دارد؛ شبی است که در قرآن آسمان و زمین و ولایت امیرمؤمنان تقدیر و امضا شده است.»51

در روایت دیگری از امام علی(ع) آمده که فرمود: رسول خدا خطاب به من فرمود: «یا علی اتدری ما معنی لیله القدر؟ فقلت: لا، یا رسول الله فقال: ان الله تعالی قدّر فیها ما هو کائن الی یوم القیامه فکان فیما قدّر ولایتک و ولایه الائمه علیهم السلام من ولدک الی یوم القیامه، ای علی آیا می¬دانی معنای شب قدر چیست؟ من عرض کردم نه ای رسول خدا. پیامبر فرمود: خداوند متعال در این شب آن¬چه که تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد، تقدیر و اندازه¬گیری می¬کند. در میان اموری که در این شب مقدر می¬گردد، ولایت تو و ولایت امامانی از فرزندان تو تا روز قیامت نیز هست.»52

براساس این روایات این شب، شب ولایت اهل بیت(ع) است چرا که ولایت ایشان در این شب مقدر گردیده است. فرشتگان نیز در این شب به محضر امام زمان(عج)، نازل می¬گردند.

تعیین سرنوشت

شاید هیچ چیزی برای انسان¬ها، مهم¬تر از سرنوشت آنان نباشد. همه¬ی آدم¬ها دوست دارند سرنوشت خوب داشته، در زندگی خوش¬بخت و سعادت¬مند باشند.

با توجه به ابدیت زندگی در جهان آخرت، خوش¬بختی و سعادت¬مندی در آن، برای همه¬ی انسان¬ها، به¬ویژه باورمندان به جهان آخرت اهمیت فراوانی دارد.

از آن¬جا که بین زندگی دنیا و آخرت پیوند و ارتباط عمیقی وجود دارد طبیعی است که خوش¬بختی در زندگی دنیا، در سعادت¬مندی جهان آخرت نیز تأثیرگذار است. براساس آیات و روایات اسلامی در شب قدر سرنوشت انسان¬ها در این دنیا تقدیر و اندازه¬گیری می¬گردد. بنابر این، این مقدرات نه تنها در دنیا که در آخرت نیز تأثیرگذارند.

نزول فرشتگان

یکی از مهم¬ترین روی¬دادهای شب قدر نازل شدن فرشتگان است. براساس آیات و روایات اسلامی، در شب قدر فرشتگان زیادی به اذن پروردگار فرود می¬آیند. «تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر؛ فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای هر کاری نازل می¬شوند.»53

در روایات اهل بیت(ع) نیز این امر مورد تأکید قرار گرفته است، چنان که ابن عباس از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است: «اذا کان لیله القدر، تنزل الملائکه الذین هم سکان سدره المنتهی و منهم جبرئیل فینزل جبرئیل و معه ألویه، ینصب لواء منها علی قبری و لواء علی بیت المقدس و لواء علی مسجد الحرام و لواء علی طور سینا و لایدع مؤمناً و لامؤمنه الا سلام علیه الا من مدن الخمر و آکل لحم الخنزیر؛ هر گاه شب قدر شود فرشتگانی که ساکنان سدره المنتهی هستند و یکی از آنان جبرئیل است نازل می¬شوند. هنگامی که جبرئیل نازل می¬شود، پرچم¬هایی در دست دارد. یکی از آن پرچم¬ها را بر روی قبر من و بقیه را در بیت المقدس، مسجدالحرام و طور سینا نصب می¬کند. هیچ مؤمنی را فروگذار نمی¬کند مگر این که بر او سلام می¬کند. جز شراب-خواران و خورندگان گوشت خوک.»54

در روایت دیگری از باقرین(ع) آمده است: «تنزل فیها الملائکه و الکتبه الی السماء الدنیا فیکتبون ما یکون فی امرا سنه و ما یصیب العباد؛ در شب قدر فرشتگان و نویسندگان به¬سوی آسمان دنیا فرود می¬آیند و آن چه از امور و حوادث سال و چیزهایی که به بندگان در طول سال اصابت می¬کند، می¬نویسند.»55

مفسران اسلامی نیز به این امر تأکید ورزیده¬اند: «فرشتگان به¬ویژه جبرئیل با اجازه¬ی پروردگارشان نازل می¬گردند و این قرآن را با خود همراه دارند. در میان آسمان و زمین پخش می¬شوند و در این جشن جهانی شرکت می¬کنند. جشنی که واژگان این سوره¬ (¬ی-قدر) آن را به طرز شگفت¬آمیزی به تصویر کشیده است.»56

در شب قدر روح و جبرئیل و گروهی از فرشتگان که جز در این شب دیده نشده¬اند و سایر فرشتگان آنان را ندیده¬اند، به¬سوی زمین فرود می¬آیند. فرود آنان به¬دلیل اموری است که خداوند برای اداره¬ی جهان هستی تا شب قدر آینده مقدر کرده، است. فرشتگان در این شب بر هر انسان مؤمن و مؤمنه¬ای که عبور می¬کند، سلام می¬نمایند.57

براساس روایات شیعه فرشتگان در شب قدر به محضر امام معصوم(ع) که حجت و ولی خداست مشرف می¬شوند. چنان که از امام باقر(ع) نقل شده که فرمود: «یا ابا هذیل انا لا نخفی علینا لیله القدر انّ الملائکه لطوفون بنا فیها؛ ای «ابا هذیل» شب قدر از ما پوشیده نیست، زیرا در شب قدر فرشتگان در اطراف، طواف می¬کنند.»58

نزول قرآن

از امتیازات مهم شب قدر، نازل شدن قرآن به¬عنوان نسخه¬ی شفابخش و کامل¬ترین قانون برای اداره¬ی زندگی بشر است. در منابع اسلامی آیات و روایات زیادی وجود دارد، که این امر را تأیید می¬کند. در قرآن کریم سه آیه در این رابطه وجود دارد که از جمع میان آن¬ها، می¬توان به این نتیجه رسید که قرآن کریم در شب قدر نازل شده است. در سوره¬ی بقره می¬فرماید: «شهر الرمضان انزل القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان. ..؛ ماه رمضان ماهی است که قرآن برای راه¬نمایی مردم و نشانه¬های هدایت و فرق میان حق و باطل نازل شده است.»59

در سوره¬ی دخان می¬فرماید: «انّا انزلناه فی لیله المبارکه. ..؛ به درستی که ما آن را در شب پربرکتی نازل کردیم.»60

در سوره¬ی مبارکه¬ی قدر می¬فرماید: «انّا انزلناه فی لیله القدر. ..؛ ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.»61

جمع این سه آیه به اثبات می¬رساند که نزول قرآن را در شب قدر بوده است. براساس این آیات شریفه¬ قرآن کریم که مائده¬ی بزرگ آسمانی است، در شب قدر نازل شده است.

ابن عباس می¬گوید: « خداوند قرآن را به¬طور یک¬جا از لوح محفوظ به¬سوی آسمان دنیا در شب قدر نازل کرد و سپس جبرئیل آن را در طول بیست و سه سال به¬تدریج نازل می¬کرد.»62 در بیان دیگری آمده که آغاز نزول قرآن در شب قدر بوده است.63

برتر از هزار ماه

یکی از ویژگی¬های شب قدر برتری عبادی آن است. براساس آن¬چه به¬طور صریح در قرآن آمده، شب قدر بر هزار ماه برتری دارد. «لیله القدر خیر من الف شهر»64

از امام صادق(ع) پرسیده شد: «کیف تکون لیله القدر خیر من الف شهر؟ قال: العمل فیها خیر العمل فی الف شهر لیس فیها لیله القدر؛ چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ امام فرمود: «عمل در آن بهتر از عمل در هزار ماهی است که در آن، شب قدر وجود ندارد.»65

در بیان دیگری از امام باقر(ع) در تفسیر: «لیله القدر خیر من الف شهر» آمده است: «العمل الصالح فیها من الصلوه و الزکاه و انواع الخیر، خیر من العمل فی الف شهر لیس فیها لیله القدر و و لولا یضاعف الله تبارک و تعالی للمؤمنین ما بلغوا و لکنه الله یضاعف لهم الحسنات؛ رفتار شایسته¬ای مانند نماز، زکات و انواع کارهای نیک دیگر در شب قدر بهتر است از انجام این کارها، در هزار ماهی که شب قدر در آن وجود ندارد. اگر خداوند اجر و پاداش عمل بندگان خود را افزایش نمی¬داد، هرگز عمل یک شب به عمل هزار ماه نمی¬رسید. ولی خداوند نیکی¬های بندگان خود را چند برابر نموده است.»66

شب قدر آغاز سال جدید و پایان سال گذشته است. شب قدر شبی است که سرنوشت انسان¬ها در همه¬ی هستی، تقدیر و اندازه¬گیری می¬شود. در شب قدر فرشتگان رحمت الهی به زمین فرود آمده، به حجت الهی و به تبع آن وجود مقدس، به سایر مؤمنان سلام می¬کنند. شب قدر، شب ولایت الهی و اولیای اوست. در شب قدر مهم¬ترین نعمت خداوند یعنی قرآن مقدس نازل شده است، و سرانجام، عبادت و راز و نیاز با خدا و انجام کارهای نیک در این شب بهتر از انجام این گونه رفتارها در هزار ماهی است که شب قدر در آن وجود ندارد.

پی نوشت:

1. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص65.

2. مصطفی رحیمی¬نیا، ترجمه¬ی مفردات راغب، ص255.

3. کتاب العین، ج5، ص77.

4. بقره، آیه¬ی 236.

5. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج3، ص447.

6. مرتضی مطهری، انسان و سرنوشت، ص57.

7. همان، ص؟

8. مرتضی مطهری، پیشین، ص55.

9. محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج19، ص103.

10. احمد بن خال دبرفی، المحاس، ج1، ص244.

11. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج5، ص125.

12. محمدحسین طباطبایی، المیزان، ص101-103.

13. محمد یعقوب کلینی، فروع کافی، ج7، ص625.

14. فخر رازی، التفسیر الکبیر، بیروت داراحیاء التراث العربی، [بی¬تا]، ج32، ص28.

15. دخان، آیه¬ی 4.

16. فخر رازی، تفسیر الکشفاف، ج32، ص28.

17. محمدحسین طباطبایی، المیزان، ترجمه¬ی محمدباقر موسوی، ج2، ص562.

18. فخر رازی، تفسیر الکبیر، ج32، ص28.

19. انفاق، آیه¬ی 6.

20. فضل طبرسی، مجمع البیان، ج9، ص103.

21. بقره، آیه¬ی 185.

22. قدر، آیه¬ی 1.

23. محمد حرعاملی، وسایل الشیعه، ج10، ص305.

24. همان، ص407.

25. همان، ص361.

26. همان، ص385.

27. همان، ص354.

28. همان، ص356.

29. همان، ص351.

30. همان، ص360.

31. فخر رازی، تفسیر الکبیر، ج32، ص30.

32. سید قطب، فی ظلال القرآن، ترجمه¬ی مصطفی حرم دل تهران، نشر احسان، چاپ دوم، 1387، ج6، ص912.

33. محمد بن عیسی بن سوره، سنن ترمذی، بیروت دارالکتب العربی، چاپ اول 1426، ه. ق، ص250.

34. جلال الدین سیوطی، الدرالمنثور، ج6، ص633.

35. همان، ص25.

36. جلال الدین سیوطی، الدرالمنثور، ج6، ص632.

37. محمد بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، بیروت دارالفکر، چاپ اول، 1421ه.ق، ص536.

38. محمد بن عیسی بن سوره، پیشین، ص250.

39. همان، 251.

40. جلال الدین سیوطی، الدرالمنثور، ج6، ص634.

41. محمد یقعوب کلینی، فروع کافی، ج7، ص625.

42. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج10، ص604.

43. همان، ص408.

44. محمد بن عمر زمخشری، الکشاف، بیروت دارالفکر، 1426ه.ق، ج4، ص273.

45. ناصر مکارم، تفسیر نمونه، ج27، ص190.

46. محمد بن عمر زمخشری، الکشاف، ج4، ص273.

47. محمدیعقوب کلینی، فروع کافی، ج7، ص625.

48. همان، ص631.

49. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج14، ص60.

50. محمد بن علی بابویه، صدوق معانی الاخبار، تهران مکتبه صدوق، 1371ه.ق، ص316.

51. محسن فیض کاشانی، تفسیر صافی، مؤسسه¬ی الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم1402 ه.ق، ج5، ص351.

52. قدر، آیه¬ی 4.

53. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج10، ص409.

54. محمد بن یعقوب کلینی، فروع کافی، ج7، ص623.

55. سید قطب فی ظلال القرآن، ج6، ص914.

56. محمود بن عمر زمخشری، الکشاف، ج4، ص373.

57. نورالثقلین، ج4، ص639.

58. بقره، آیه¬ی 184.

59. دخان، آیه¬ی 2.

60. قدر، آیه¬ی 1.

61. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج10، ص405.

62. همان، ص405.

63. قدر، آیه¬ی 2.

64. وسایل الشیعه، ج10، ص351.

65. محمد بن یعقوب کلینی، فروع کافی، ج7، ص625.

66. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج10، ص409.