سرمایه رمضان و همت بلند در عید فطر

12 Jun 2018
کد خبر : 6742649
تعداد بازدید : 2147

الهی؛ اکنون که ماه ضیافت الهی به اتمام رسیده، ضیافت عشقت را بر ما تمام کن و در هر حال ما را از گناه و خطا مصون دار.

سرمایه رمضان و همت بلند در عید فطر

عیدفطر، عید جوایز شناخته می شود، چنان که در دعای امام باقر علیه السلام در هنگام رفتن برای اقامه نماز عید فطر آمده است: «فإن الیک یا سیدی تهیئنی و تعبئتی و اعدادی و استعدادی رجاء و فدک و جوائزک و نوافلک؛ من آماده و مهیا و مجهز شده ام به امید بخشش دریافت هدایا و جوایز و فضل و کرم تو». از این رو مناسب است که در این گفتار، با بررسی برخی دعا ها و زیارت ها و روایات، بیشتر با آن هدایا و جوایزی که نصیب مؤمنان می شود آشنا بشویم. در آغاز به فرازی از دعای قنوت نماز عید فطر توجه می کنیم:

«اللهم انی اسئلک خیر ما سئلک عبادک الصالحون و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک المخلصون؛ خدایا من بهترین چیزی که بندگان صالح تو از تو خواسته اند، همان را از تو می خواهم و پناه می برم به تو از آن چه بندگان خالص شده تو پناه برده اند».

نکاتی که در این فراز وجود دارد

1. همت بلند در درخواست از خداوند که بهترین خواسته ها طلب شود و به کمتر از آن راضی نشود. این مهم در دعاهای دیگر هم مورد تأکید واقع شده است، مانند دعای سحر و دعای بعد از نماز ها در ماه رمضان. در دعای روز مباهله که از امام صادق علیه السلام نقل شده است، می خوانیم: «و اسئلک خیر الخیر رضوانک و الجنة و اعوذ بک من شر الشر سخطک و النار؛ خدا بهترین خوبی ها را از تو می خواهم (یعنی) رضایت تو و بهشت؛ و پناه می برم از بدترین بدی ها که خشم تو و آتش است».

اکنون اگر این جملات را به برخی روایات ضمیمه کنیم که فرموده است: «رضانا رضا الله؛ رضایت ما اهل بیت رضایت خداست». و یا آن روایت معروف که خداوند به غضب و خشم فاطمه به خشم می آید و همچنین در دعای شب عید فطر می خوانیم: «و تمنّ علی رضاک؛ منت بر من بگذار با رضایت خود (ای خدا)». که دقیقاً مشابه آن در اواخر دعای ندبه آمده: «و امنن علینا برضاه؛ منت بر ما بگذار با رضایت امام زمان(که رضایت خداست)». و نیز روایت ها و عبارات مشابه، این مطلب به دست می آید در روزی که چون عید فطر در واقع انسان باید رضایت اهل بیت را جست وجو کند و رضایت امام زمان رحمه الله به عنوان امام عصر خود و نیز خشم او پایه مورد ملاحظه و توجه خاص قرار گیرد.

2. فراز دیگری نیز از دعای ابوحمزه وجود دارد: «اسئلک یا رب من الخیر کله ما علمت منه و ما لم اعلم اسئلک اللهم من خیر ما سئلک به عباد الصالحون؛ ای پروردگار من، از تو خیر را می خواهم، کل آن را، آنچه را از خیر که می دانم و آن چه که نمی دانم [را می خواهم] و خداوندا از تو می خواهم از آن چه که بندگان صالح تر از تو خواسته اند[به من هم عطا کنی]».

در این جا هم مانند قنوت نماز عید فطر بر هم نوا بودن درخواست ها با بندگان صالح تأکید شده است و این که انسان حتی در درخواست خیر خود را به خدا بسپارد و خواسته های خود را تحمیل نکند و آن را تمام خواسته ها نداند. اگر به این نکته توجه شود که در مورد زمان رسیدن ظهور و فرج آل محمد، بارها که از امامان سؤال می شد، از مردم می خواستند آن را به زمان خود بسپارند. در عین این که مردم را به صبر و دعا و انتظار فرا می خواندند، از این که در رسیدن زمان ظهور و فرج، عجله کنند، آنها را باز می داشتند و این در واقع تمرین تسلیم در برابر قضا و قدر الاهی است که با وجود انجام تکالیف فردی و اجتماعی که در ماه رمضان انجام می شود (روزه، اطعام، شب قدر، زکات فطر و توسل به اهل بیت و...) باز هم در روز عید، باید و سپردن خود به خدا و رضای الاهی را تمرین و تلقین نمود.

زیرا برخی تصور می کنند وقتی مدتی در مجالس اهل بیت، یا مراسم های مربوط به امام زمان رحمه الله، یا اماکن مقدس حاضر می شوند و مکرراً دعاها و اعمال خاص را در طول روزها یا هفته ها انجام می دهند، باید حتماً به حاجت خاص خود برسند و مثلاً رؤیت امام زمان رحمه الله یا رفع مشکلات خاص دنیایی آنها انجام شود، در حالی که می بینیم پس از یک ماه عبادت شبانه روزی وظیفه مؤمن بازهم تنظیم کردن نیت ها و اهداف و جهت گیری های خود با رضایت خداوند و اهل بیت است.

3. در مورد عبارت «مما استعاذ منه= پناه بردن» هم، آن چه که بندگان خالص شده خدا (که در درجه اول، اهل بیت هستند) از آن به خدا پناه برده اند، در شاخه های مختلف قرار می گیرد، گاهی آنها از صفات روحی ناپسند به خدا پناه برده اند. مثلا در فرازی از دعای ابوحمزه می خوانیم: «اللهم انی اعوذبک من الکسل و الفشل و الهم و الجبن و البخل و الغفلة و القسوة...؛ خدایا به تو پناه می برم از کسالت و مهملی و ترس و بد دلی و بخل و غفلت و قساوت قلب و. ..». صفاتی که ذکر شد، هرچند فردی است، اما آثار اجتماعی دارد. به عنوان نمونه، ما درمورد طولانی شدن زمان غیبت در روایات می خوانیم که یکی از خطراتی که افراد را تهدید می کند، قساوت قلب است، و نیز غفلت که انسان را دچار فتنه ها می کند و صفات دیگری که ذکر شده همگی باید مورد توجه واقع شود. و نیز گاهی در دعاهای اهل بیت معضلات و مفاسد اجتماعی و کلی مورد توجه قرار گرفته و در واقع از خدا خواسته شده که آنها برطرف شود. مثلاً در دعای ندبه که خود این دعا مستحب است در صبح عید فطر هم خوانده شود، جمله های متعدد آن مربوط به آن را به آرزوی دفع ظلم و کجی و انحراف و نابودی سران متجاوز و کافران و طغیانگران و اهل عناد و الحاد است.[1] طبیعتاً وقتی آرزوی ظهور توأم با آرزوی رفع این معضلات است، این نکته را گوشزد می کند که در زمان غیبت باید از این انحرافات به خدا پناه برد و در برابر آنها برنامه و اقدام داشت.

در این جا شاید بتوان این مطلب را افزود که وقتی در زیارت عاشورا برائت از دشمنان اهل بیت به عنوان رزق و روزی معرفی می شود (و رزقنی البرائة من اعدائکم) یکی از آن هدایا و جوایزی که انسان می تواند در روز عید از خدا طلب کند و خود روزی الاهی محسوب می شود، همین دشمن شناسی و دشمن ستیزی است و این هم باید از خدا خواسته شود. همان طور که روزی حلال، مانع آن می شود که انسان تبدیل به فردی شود که در اثر پر شدن شکم از حرام به حرف های امام خود حتی در کربلا گوش ندهد. از این رو در دعای شب عید فطر می خوانیم: «وتوسّع علی من رزقک الحلال الطیب و من حیث احتسب و من حیث لا احتسب؛ فراوان کن روزیم را از حلال و پاک از آن راه که می دانم و نمی دانم». طلب روزی حلال در عید فطر، در واقع مقدمه نجات خود از قرار گرفتن در صف غافلان و دشمنان امام زمان است.

همچنین در دعای پس از زیارت آل یاسین، این دردهای اصلی و اجتماعی مورد توجه قرار می گیرد: «اللهم اعذه من شرکل باغ و طاغ و من شر جمیع خلقک و احفظه من بین یدیه.... و اخذل خاذلیه و اقصم قاصمیه و اقصم به جابرة الکفر و اقتل به الکافر و المنافقین و جمیع الملحدین حیث کانوا من مشارق الارض و مغاربها؛ خداوندا او [امام زمان] را از شر هر متجاوز و طغیانگر و از شر تمام خلق خود حفظ کن... و مخالفان او را محروم کنار، پشت دشمنان او را به خاک افکن و پشت ستمکارلن و جباران را (به واسطه او) در هم شکن و کفار و منافقین و تمام ملحدان را به دست او نابود کن، هرجا که باشند».

در این جا هم نابودی و حذف گروه معدودی که در دنیا مانع اجرای حق و عدالت و تحقق جامعه آمانی می شوند از خدا خواسته شده است. و خود این آرزو می تواند از مهم ترین خواسته های بندگان صالح و اهل بیت باشد. و از سویی دیگر آفات ذکر شده از بزرگ ترین شروری است که باید از آنها به خدا پناه برد؛ و اقدام در جهت رفع آن مهم ترین وظایف است. چنان که در برخی روایات نیز آمده است که کلمه حق نزد سلطان جائر از والاترین و با ارزش ترین اعمال است.

نکته مهم آن است که در این دعا بحث های فردی و اجتماعی با همدیگر آمیخته است و هیچ کدام نادیده گرفته نمی شود. مثلاً در زیارت آل یاسین که آن عبارات مهم در باره مبارزه با ظلم و کفر است، جملات متعددی نیز در مورد حقانیت مرگ و فرشته های مرگ و صراط و میزان و... وجود دارد. (و ان الموت حق وان ناکراً و نکیراً حق و اشهد ان النشر حق...) در واقع می توان خشم و غضب الاهی که در برزخ و قیامت تجلی پیدا کند. مربوط به عدم اطاعت الاهی است و همراهی و سکوت یا کوتاهی در برابر ظلم و انحرافات اصلی جوامع از اصلی ترین عوامل خشم و غضب الاهی است که در دعاهای ماه رمضان و عید فطر، ما از آن به خدا پناه می بریم.

نکته پایانی و نتیجه نهایی این است که از مجموع مطالب ذکر شده و مطالب دیگری که در این زمینه در دعاها و روایات وجود دارد، نتیجه به دست می آید که پس از انجام یک اقدام بزرگ عبادی و معنوی، مثل روزه یک ماه رمضان، تن آسایی و غفلت و آسودگی خیال روا نیست. و تازه پس از طی آن مراحل، در ریاضت های شرعی است که مؤمن باید به دنبال شناختن عوامل رضایت و خشم الاهی در بعد فردی و اجتماعی باشد و روز عید فطر را آغازگر حرکتی با همت بلند در راستای اصلاح خود و جامعه قرار دهد.

 


[1] . این المعد لقطع دابر الظلمه...، این المنتظر لاقامة الامت و العوج... این قاصم شوکة المعتدین، این هادم ابنیة الشرک و النفاق، این مبید اهل الفسوق و العصیان و الطغیان این حاصد فروع الغی و الشقاق... این مستأصل اهل العناد و التضلیل و الالحاد.