آئینه رضوی برترین بانوی خاندان موسوی؛ دهم ربیع الثانی سالروز وفات حضرت معصومه(س)

19 Jan 2016
کد خبر : 6745636
تعداد بازدید : 717

امام جواد علیه السلام فرمود: «من زارقبر عمتی بقم فله الجنه »آنکه قبر عمه ام در قم را زیارت کند بهشت برای او است. (کامل الزیارات صفحه 324 )

آئینه رضوی برترین بانوی خاندان موسوی

دورنمایی از تربیت و پرورش فاطمه معصومه(س)
طی سالها تحقیق، کتابها و مقاله های متنوعی پیرامون زندگی حضرت فاطمه معصومه(س) نگارش یافته است; اما عموم این نوشته ها برگرفته ازمطالبی است که به طور صریح در متون تاریخی و انساب ثبت شده است.
این نوع استفاده از منابع موجب شده تا یافته های نویسندگان غالبا پیرامون سه محور ثابت(زمان تولد، سفر به قم و رحلت) متمرکز شود.
به این دلیل گاه به برخی کتب پیرامون زندگی این بانوی بزرگوار برمی خوریم که از صدها صفحه تنها صفحات انگشت شماری به بیان زندگی وی اختصاص یافته است و نویسندگان به ناچار مباحث مربوط به قم، کرامتها و ... را بر مطالب خود افزوده اند.
حال آنکه به نظر می رسد بارویکرد مجدد به موضوعات پیرامونی می توان گستره تحقیق درباره زندگی فاطمه معصومه(س) را وسیع تر کرد و دورنمایی هر چند ضعیف از شخصیت اخلاقی، تربیتی وعلمی وی فرا روی زائران این بانوی بزرگوار قرار داد.
وسعت اطلاعاتی که بتواند در ترسیم این دورنما ما را یاری کند، زمانی نمودمی یابد که بدانیم غالب وقایع زندگی به دلیل وضوح و روز مره بودن مورد توجه قرار نگرفته و ثبت نشده اند.
از این جمله اند: آداب تولد، خواندن اذان و اقامه، مراسم نامگذاری، تعلیم و تعلم، رفت و آمد به نزد پدر و برخوردهای روزانه، حضوردر متن حوادث روزگار، ارتباط با برادران و خواهران، آداب معاشرت، حضور در جمع زنان و محافل علمی خصوصا که خانه های اهل بیت همواره محل رجوع نیازمندان از هرقسم (فکری، علمی، مالی و حتی سیاسی) بود که بر طرف کردن آن نیازها دیگر اعضای خاندان را نیز خواسته یا ناخواسته در متن حوادث قرار می داد.
بویژه که اغلب نیازهای طرح شده توسط زنان به وسیله بانوان پاسخ داده می شد.
بنابراین با استفاده از روایات پیرامون عصر موسوی و رضوی می توان از زندگی پدر، مادر، خواهران، برادرها و نقش وقایع در زندگی و افکار وی و ... سخن گفت.
مقاله حاضر بر این اساس و همین نوع اطلاعات به زوایای ناگفته زندگی بانوی دو سرا می پردازد.
بانوی برتر فاطمه معصومه(س) از جهت شخصیت فردی و کمالات روحی در بین فرزندان موسی بن جعفر(ع) بعد از برادرش، علی بن موسی الرضا(ع) در والاترین رتبه جای دارد.
این در حالی است که بنا بر مستندات رجالی فرزندان دختر امام کاظم(ع) حداقل هجده تن بوده اند و فاطمه در بین این همه بانوی مکرمه سرآمد بوده است.
حاج شیخ عباس قمی آنگاه که از دختران موسی بن جعفر(ع) سخن می گوید، درباره فاطمه معصومه(س) می نویسد: «بر حسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها سیده جلیله معظمه; فاطمه بنت امام موسی(ع) معروف به حضرت معصومه است ».
اما شیخ محمد تقی تستری در «قاموس الرجال » پا را فراتر می نهد و فضیلت وی رانه تنها در بین دختران; بلکه پسران حضرت غیر از امام رضا(ع) بی نظیر می داند ومی نویسد: «در میان فرزندان امام کاظم(ع) با آن همه کثرتشان، بعد از امام رضا(ع)، کسی هم شاءن حضرت معصومه(س) نیست ».
بی گمان این نحوه اظهارنظرها و نگرش به شخصیت فاطمه دختر موسی بن جعفر(ع) بربرداشتهایی استوار است که از متن روایات وارده از ائمه: به دست آمده است;روایاتی که مقامهایی را برای فاطمه معصومه(س) برشمرده اند مقامی که نظیر آن رابرای دیگر برادران و خواهران وی ذکر نکرده اند و به این ترتیب نام فاطمه معصومه(س) را در شمار زنان برتر جهان قرار داده اند.
از این روی لزوم تحقیق وتشریح پیرامون مراحل تربیت و مقامهای معنوی و کمالات اخلاقی در حد ممکن دو چندان می شود.
دوران قبل از تولد (نقش مادر در شکل دهی به شخصیت فرزند) بدیهی است تاثیرشخصیت پدر و مادر در روح و جسم فرزندان را نمی توان انکار کرد.
این ویژگی در وجود فاطمه معصومه(س) نیز بروز یافت.
او از هر دو طرف (پدر و مادر) فضایلی رابه ارث برد که تنها برادرش; علی بن موسی الرضا(ع) آنها را به صورت کامل در خودجمع کرده بود و به نظر می رسد بتوان سر برتری شخصیت والای فاطمه معصومه(س) بردیگر فرزندان حضرت موسی بن جعفر(ع) را در همین نکته یافت که فاطمه معصومه(س) مانند برادرش از هر دو طرف پدر و مادر پاکیزه ترین خصال و ویژگیها را به ارث برد.
البته بانوان پاکیزه دیگری نیز که افتخار همسری موسی بن جعفر(ع) رایافتند، به فراخور حال خود قابل ستایشند; زیرا در شرایطی به خاندان امام کاظم(ع) پیوستند که وابستگی به این خاندان پیامدهای احتمالی وخیمی را در پی داشت و علاوه بر فشارهای اجتماعی و سیاسی، فقر اقتصادی عادی تری روش حاکمان زمان علیه امام کاظم(ع) و خاندان پرشمارش بود.
با این همه گویی «نجمه » ستاره زیبای بانوان موسی بن جعفر است که به سان پرفروغترین ستاره ها می درخشد و به راستی که تمام فروغش را به دو پاکیزه گوهرش، علی بن موسی الرضا(ع) و فاطمه معصومه(س) منتقل کرد.
مطالعه سیره ائمه گواهی می دهد که طهارت و پاکی مادر شرط اساسی برای گزینش مادران امامان بوده است و سعادتی که نصیب فاطمه معصومه(س) شد این بود که مادرش، مادر علی بن موسی الرضا(ع) نیز بود.
لذا از هر نوع آلودگی در هراندازه اش به دور ماند.
البته این به معنای تاثیر نداشتن تلاش و کوشش و تقوای الهی در وجود فاطمه معصومه(س) نیست، بلکه علاوه بر همه شایستگی های فردی که دروجود خویش به وجود آورده بود، از این عوامل نیز به عنوان مکمل و پشتوانه ترقی و تکامل معنوی، اخلاقی و علمی سود می برد.
به نظر می رسد برای پی بردن به نقش نجمه خاتون در تربیت فاطمه معصومه(س) کافی است به شیوه انتخاب همسر از سوی امامان خصوصا امیرمومنان(ع) توجه کنیم; که به برادرش عقیل فرمود: «انظر الی امراءه قدرتها الفحوله من العرب لاتزوجهافتلد لی غلاما فارسا.
فقال له تزوج بام البنین الکلابیه، فانه لیس فی العرب اشجع من آبائها».
برایم زنی از بانوان شجاع عرب انتخاب کن که فرزندی دلیر به دنیا آورد.
در جواب گفت با ام البنین کلابیه ازدواج کن که در عرب شجاعتر از پدرانش نیست.
حاصل این ازدواج تولد چهار فرزند به سان شیر در شجاعت بود که تا لحظه آخرکنار امام حسین بن علی علیهما السلام ماندند و جان خویش را نثار نمودند.
مادر فاطمه معصومه(س) نیز در روزگار خود بهترین زنان بود.
از همین روی و براساس رویای صادقانه ای که حمیده مادر امام کاظم(ع) دیده بود، نجمه را به عقدامام کاظم در آورد.
حمیده خود بارها به امام کاظم(ع) درباره نجمه سفارش می کرد و می گفت: پسرم! نجمه بانویی است که هرگز بهتر از او ندیده ام.
این چنین شخصیتی قابلیت داشت، بذر آسمانی را در جان پاکش پرورش دهد.
چه گاه بذرهای مردان صالح در مزبله های زنان ناشایست رشد می یابند و دنیایی را بااعمال ننگین خویش به تباهی می کشانند، اما جان پاک نجمه، بیست و پنج سال قبل امام رضا(ع) را با شرایط ویژه ای که طبیعتا می توانست آثار خود را در تولدفاطمه(س) نیز بر جای گذارد، به دنیا آورده بود.
نجمه از تولد رضا(ع) اینگونه یاد می کرد: وقتی به فرزندم رضا(ع) حامله شدم،سنگینی حمل را احساس نمی کردم.
هر وقت می خوابیدم، صدای تسبیح و تهلیل و تحمیداز درون رحم به گوشم می رسید.
از شنیدن صدا بیمناک می شدم، بطوری که از خواب می پریدم، اما تا بیدار می شدم، دیگر آن صدا را نمی شنیدم.
وقتی متولد شد،دستهایش را بر زمین گذاشت، سر به سوی آسمان برداشت و لبهایش را تکان داد.
همسرم، موسی کاظم(ع) وقتی وارد شد فرمود: ای نجمه کرامت پروردگارت گوارایت باد.
نکته جالب اینکه بعد از تولد رضا(ع) به نجمه خاتون لقب طاهره دادند که بی شک برای مولود بعدی یعنی معصومه(س) می توانست موثر باشد.
نطفه این روایت به آسمانی بودن انعقاد ائمه اشاره دارد که آسمانی بودن جایگاه پاک را نیز می طلبد، تا در دوران قبل از تولد علاوه بر خصلتهای کامل پدر،خصوصیات پاک مادری را نیز به وی منتقل کند و لذا ادعای گزافی نیست که بگوییم اگر علی بن موسی الرضا(ع) آینه تمام نمای امام کاظم(ع) بود، فاطمه معصومه(س) نیز جلوه ای تام و کامل از سیمای پرفروغ مادرش نجمه است.
پاسخ به یک شبهه مروری بر روایات نشان می دهد که هنگام ورود مادران ائمه که غالبا از کشورهای غیر اسلامی بودند، ذهنیتی وجود داشت مبنی بر اینکه چنین زنانی که سالها در دیار کفر بوده اند و جانشان با آیین کفر سیراب شده است،چگونه می توانند قابلیت پرورش کودکانی را داشته باشند که نماینده آیین پاک تشیع اند!! البته هر یک از ائمه به مناسبتی به این پرسشهای ناگفته پاسخ گفته اند.
علی(ع) درباره شهربانو فرمود: یا اباعبدالله لتلدن لک منها خیر اهل الارض.
ای اباعبدالله برای تو از این زن بهترین اهل زمین متولد می شود.
وبر اساس رویای صادقه مژده ازدواج شهربانو را از پیامبر دریافت کرد.
امام صادق(ع) درباره حمیده فرمود: حمیده مصفاه من الادناس لسبیله الذهب.
مازالت الاملاک تحرسها حتی ادیت الی کرامه من الله لی و الحجه من بعدی.
حمیده مانند شمش طلای خالص از ناپاکی ها و ناخالصی ها پاک است به خاطر کرامتی که خدا نسبت به من و حجت پس از من عنایت فرمود.
فرشتگان او را همواره نگهداری کردند تا به من رسید.
رسول خدا(ص) در باره مادر امام جواد(ع) فرمود: «بابی ابن خیره الاماءالنوبیه الطیبه.» پدرم به فدای پسر برترین کنیزان که از اهالی نوبه و پاک سرشت است.
در روایت اخیر صریحا فرزند به مادر نسبت داده شده است که بر صدق ادعای ما گواهی می دهد.
امام رضا(ع) درباره اش فرمود: «قد خلقت طاهره مطهره.» مادر این پسر پاکیزه آفریده شده است.
امام جواد درباره سمانه فرمود: «ان اسمها سمانه وانها امه عارفه بحقی و هی من الجنه لا یقربها الشیطان ماردولاینالها کید جبار عنید و هی کانت بعین الله التی لاتنام ولاتخلف عن امهات الصدیقین والصالحین.
» نامش سمانه و بانویی است که حق مرا می شناسد.
از بانوان بهشت است.
شیطان سرکش به او نزدیک نمی شود و نیرنگ طاغوت کینه توز در او نفوذ نمی کند.
همواره مورد لطف و مراقبت چشم بیدار خدا و از مادران صدیقان و صالحان چیزی کم ندارد.
امام هادی(ع) درباره «سلیل » فرمود: «سلیل، مسلول من الافات والعاهات والارجاس و الادناس.
» سلیل از هر آفت و نقص و پلیدی و ناپاکی بیرون کشیده شده است.
نرجس مادر امام زمان(عج) که اسلام را در عالم رویا پذیرفت و امام هادی(ع) بازفرزند را به او نسبت داد و فرمود: مژده باد تو را به فرزندی که سراسر جهان را با نور حکمتش پر از عدل و داد کند ... این طیف از روایات به صراحت نشان می دهد که ائمه طاهرین چنین سوال طرح شده ای را پاسخ گفته اند.
حمیده نیز چنین ذهنیتی را جواب داد و فرمود: هرگز بانویی بهتر از او (نجمه)ندیده ام.
البته در مقام اثبات نیز چنین اتفاقی بعدها روی داد و برخی محققان همین شبهات را درباره مادر امام زین العابدین(ع) مطرح کردند و حتی با توجه به شبهه اصل ازدواج امام حسین(ع) با شهربانو را رد کردند.
غافل از اینکه در صورت صحت ادعای آنان باید صحت ازدواج مادران غالب ائمه از جمله امام زمان را انکار کرد.
به هر حال قبل از دوران تولد شخصیت نجمه که از تولد امام رضا(ع) تا تولدمعصومه(س) بیست و پنج سال به درازا کشید، توانست آثار عمیق خود را در فاطمه معصومه(س) بر جای گذارد و او را در بین دختران و حتی تمام پسران غیر از علی بن موسی الرضا(ع) سرآمد کند.
بعد از تولد اعمالی که عموم بانوان اهل بیت: هنگام تولد و پس از آن برای کودکانشان انجام می دادند، برگرفته از توصیه های آسمانی همسرانشان بود که نمایندگان امین الهی در زمین به شمار می رفتند.
از این روی آنچه انجام می دادند،به عنوان سیره عملی می تواند بخشی از حیات دیگر فرزندان را که در هاله ای ازبی خبری و فراموشی قرار گرفته اند، روشن سازد.
این اعمال که از لحظه تولد آغازمی گشت، بارها توسط معصومین(ع) بیان شده اند اما از دوران هر یک تنها مواردی خاص نقل شده است.
درباره نجمه که چگونه دو فرزندش را پرورش داد، نیز اخباری بر جای مانده است که البته با توجه به خفقان حاکم بدیهی است در حداقل ممکن باشد.
امابا این فرض که شخصیت، معنویت و تقوای نجمه خاتون در طول این مدت ثابت و استواربود، می توان اعمال و سیره وی را هنگام تولد امام رضا(ع) نسبت به خواهرش نیزگسترش داد.
از جمله صفات پسندیده ای که نجمه همواره به آن متخلق بود، عبادت ومناجات با پروردگار است.
وی آنچنان به عبادت عشق می ورزید که حتی مهر فرزند نیزنمی توانست از عبادت بازش دارد.
در آن ایام که به فرزندش شیر می داد، روزی به بستگانش گفت: دایه ای بیابید که مرا در شیر دادن یاری کند.
زنان از این خواهش شگفت زده شدند و پرسیدند آیا شیرت کم شده است؟ پاسخ شنیدندکه:«لا اکذب والله ما نقص الدر ولکن علی ورد من صلاتی وتسبیحی و قد نقص منذ ولدت.
به خدا سوگند که دروغ نمی گویم; ولی ذکرهایی در نماز و تسبیح داشتم که اززمان تولد فرزندم از آنها کم شده است.
چنین رفتارها و اعمالی می توانست پاکیزه ترین و بهترین تاثیر را در فرزند برجای گذارد; چه کودکی که جانش به همراه قطره قطره شیر مادر با اذکار الهی سیراب می شود، به والاترین جایگاه معنوی دست خواهد یافت.
مقامهای حضرت معصومه(س) کودکی که اینچنین مراحل تکامل را پیمود، آینده ای درخشان نیز داشت.
فاطمه(س) با تکیه بر چنین پشتوانه ای توانست به مراحل عالی علم و معرفت دست یابد و به یگانه دوران خویش مبدل شود.
در این بخش تنها به یکی از مراتب کمالی که معصومه(س) به آنها دست یافت، اشاره می کنیم و کمالات دیگر وی را به بخش دوم مقاله حاضر ارجاع می دهیم.
1- عالمه با گذشت ایام، فاطمه معصومه(س) نیز دوران خردسالی را پشت سر گذاشت.
در این سالها محل رشد فاطمه معصومه(س) خاندانی بود که او را با دریایی ازعلم و معرفت روبرو ساخت.
پدر، مادر و برادر که هنگام تولد فاطمه معصومه(س)، جوانی 25 ساله بود، هر سه دست به دست هم داده، محیط تربیتی وی را به مکانی بهشتی مبدل کردند.
خبری در برخی کتب نقل شده است که به خوبی نشان می دهد، فاطمه معصومه(س) زیرنظر خانواده در کوتاهترین مدت ممکن مسیر رشد در علوم را نیز پیمود و ازکمالات روحی و معنوی بهره های فراوانی از پدر، مادر و برادر برد.
از این روی دردوران کودکی به راحتی می توانست جوابگوی سوالهای فقهی و دینی مردم باشد و همین امر که نجمه فرزندش معصومه(س) را همانند امام رضا(ع) پرورش داده است و هر آنچه درباره فاطمه در روایات نیامده را می توان با عنایت به اخبار مربوط به امام رضا(ع) دریافت.
یکی از این دست روایات را حاج سید نصرالله مستنبط به نقل ازکتاب «کشف اللئالی » اینگونه ذکر می کند: روزی گروهی از شیعیان وارد مدینه شدند تا سوالهای خود را از امام موسی(ع) بپرسند.
این کار روش معمول در تمام بلاد اسلامی بود که سالیانه یا در اوقات مشخص از سال گروهی را راهی می کردند تاسوالهای دینی، وظایف شرعی و وجوهات را نزد امام ببرند.
آن سال نیز چنین کاروانی از یکی از شهرها به مدینه آمده بود.
کاروان پس از ورود به مدینه به سوی خانه امام راه افتادند به این امید که هم سوالات خود را بپرسند و هم دیدارحضرت نصیبشان شود.
هر چه نزدیکتر می شدند، شوق دیدار افزونتر می شد; تا اینکه جلوی در خانه حضرت رسیدند.
در زدند و اجازه ورود خواستند; به آنان اطلاع دادندکه امام در مسافرت است.
اندوه فراوان از اینکه نه امام را دیده اند و نه پاسخ برای سوالات خود یافته اند، رنج سفر را دوچندان کرد.
هر چند دلشان نمی خواست، ولی باید خداحافظی می کردند و این کار را هم کردند.
اسباب و اثاث خودرا جمع کرده، عزم بازگشت نمودند.
هوای مدینه سوزان بود و اینک برای کاروان ناکام سوزانتر می نمود.
گویی پاهایشان از آن خودشان نبود.
دخترکی شیرین زبان وخوش سیما از منزل امام سکوت سنگین کاروانیان را در هم شکست.
او سوالها را ازآنان گرفت و با دقت تمام پاسخ یکایک نامه ها را نوشت و نامه ها را دوباره به آنان بازگرداند.
مردان بزرگ کاروان که شاید هفتاد سال از عمرشان را در این درگاه به مریدی گذرانده بودند، هرگز چنین صحنه ای را به یاد نداشتند، کودکی هشت یا نه ساله چگونه می توانست جواب سوالهای فقهی را بدهد! آنان در دل می گفتند: جواب این سوالها اگر آسان بود، همان علمای شهر می دادند.
سوالها اینقدر پیچیده بود که ما نزد امام آوردیم.
سبحان الله عجب خاندان پاکیزه ای.
شیعیان خسته از سفر این بار با خوشحالی خاطره ای شگفت که خستگی سفر از یادشان برده بود، از اهل بیت خداحافظی کردند و در میان نسیم لطیفی که از جانب مسجدپیامبر(ص) می وزید، آن خانه را ترک کردند.
خانه ای که مدتی پیامبر(ص) در آن زندگی کرده بود و هنوز خاطره حضورش برای اهل خانه و مردم مدینه زنده بود.
شیعیان کم کم از مدینه خارج شدند.
مردی، از فاصله دور سواری را دید، او راشناخت او امام موسی بن جعفر(ع) بود.
وقتی نزدیکتر رفتند سیمای امام را همه کاروانیان شناختند بی درنگ پیاده شدند و شتابان نزد ایشان رفتند.
خاطره دخترک ذهن همه را به خود مشغول کرده بود.
به این جهت در لحظات اولیه برخورد با امام داستان خود را با شور و شادی تمام بازگو کردند و دستخط دخترک را هم نشان دادند.
امام تا نامه را گشود، سیمایش از شادی شکفته شد.
لبخند ملیحی بر لبانش نقش بست، صورتش را به سوی شیعیانش را برگرداند و با همان لبخند آسمانی سه بار فرمود: «فداها ابوها»: پدرش به فدایش.
این روایت بر تسلط فاطمه معصومه(س) دختر خردسال موسی بن جعفر به مسائل سخت ولاینحل فقهی و دینی اشاره دارد.
درباره سند روایات علی اکبر مهدی پور می نویسد: این داستان جالب و پر ارج را مرحوم «مستنبط » از کتاب «کشف اللئالی »;تالیف دانشمند نامی شیعه در قرن نهم; ابن العرندس; متوفای حدود 840 ه. ق نقل فرموده است.
این کتاب به طبع نرسیده و نسخه خطی آن در کتابخانه شوشتریهای نجف اشرف است که ما دسترسی به آن نداریم.
البته عوامل دیگری در رشد شخصیت فاطمه معصومه(س) موثر بوده است که از جمله آنها اوضاع سیاسی عصر پدر و برادر است.
در دورانی که پدر به شهادت رسید ومنصب ولایت به برادرش علی بن موسی الرضا(ع) تفویض شد.
اختلاف بین برادران دیگربه شدت قوت گرفت و آنان برخی با گستاخی تمام در مقابل برادر ایستادند.
برادرانی که از مادران دیگر بودند.
اما فاطمه معصومه(س) در بین این کشاکشهای تفرقه برانگیز هرگز از موضع دفاع از ولایت رضوی، عقب ننشست، بلکه از شدت علاقه به برادر، در پی آن حضرت روانه ایران می شود
محدثه حدیث به معنای سخن معصوم است یا آنچه گویای سخن، کار یا سیره او باشد.
و روشن است که نقل سخنان معصومین (ع) بیشترین خدمت را به حفظروش و سیره و کردار آنان انجام می دهد.
برهمین اساس ارزش والایی در کلام معصومان برای آنان که با نقل سخنان معصومان، گفتارشان را جاودانه نگاه می دارند، می یابیم.
تشویق به حفظ و ترویج حدیث و سخن معصومان از زمان خود پیامبراکرم(ص) شروع شد و حضرت می فرمود: من تعلم حدیثین اثنین ینفع بهما نفسه او یعلمهماغیره فینتفع بهما کان خیرا له من عباده ستین سنه (1) آنکه دو سخن فرا گیرد و خود از آن سود برد، یا به دیگران بیاموزد تا سودبرند، برایش بهتر از شصت سال عبادت است.
از این روی اهل بیت(ع) مسلمانان را به فراگیری نشر احادیث ترغیب می کردند تا افکار و اندیشه های آنان در گستره وسیع تری پخش گردد.
ارزش این کار را آنگاه می توان درک کرد که بدانیم دشمنان اهل بیت از همان روزهای وفات پیامبر به بعد به شدت بااشاعه حدیث وسخن معصومان به صورت شفاهی یا کتبی به مخالفت برخاستند و در این میان به خصوص برای شیعیان مشکلات زیادی ایجاد کردند، از این روی در زمانی که حضرت فاطمه معصومه(س) به نقل حدیث می پردازد، در میان زنان تنها بانوان (2) محدودی موفق می شوند در آن فضای اختلاف آلود لب به سخن گشایند و سخنانی ازمعصومان را برای مردم باز گویند.
احادیث حضرت معصومه(س) تنها چند حدیث از این بانوی موسوی به دست ما رسیده است که عبارتند از:                                                                                             1- حدیث غدیر من کنت مولاه فعلی مولاه (3) هرکه من مولای او هستم، علی مولای اوست.
2- حدیث غدیر و حدیث منزلت.
انسیتم قول رسول الله(ص) یوم غدیرخم: من کنت مولاه فعلی مولاه وقوله (ص): انت منی بمنزله هارون من موسی(ع). (4)
حضرت فاطمه معصومه(س) به نقل از حضرت فاطمه زهرا(س) فرمود: آیا فراموش کردید سخن رسول خدا را که در روز غدیرخم فرمود: من مولای هرکه هستم، علی هم مولای او است.
و فرمود: تو(علی) برای من مانندهارون برای موسی هستی.
3- دوست داران علی(ع) حضرت فاطمه معصومه(س) از فاطمه زهرا(س)روایت می کند که: پدرم رسول خدا فرمود: شبی که مرا به آسمان معراج بردند،داخل بهشت شدم.
در آنجا خانه ای از در سفید دیدم که وسط آن خالی بود.
آن خانه دری داشت که با در و یاقوت مزین شده روی آن پرده ای بود.
وقتی سرم را بلند کردم دیدم بر بالای آن نوشته اند:«لااله الاالله محمد رسول الله علی ولی القوم » خدایی را جزالله نیست، محمد فرستاده خدا و علی سرپرست قوم (مسلمانان)است.
و به روی پرده نوشته بودند: بخ بخ من مثل شیعه علی! به به چه کسی همسنگ شیعه علی (ع) است! وقتی داخل خانه شدم، قصری دیدم که از عقیق سرخ بود و وسط آن خالی بود.
این خانه نیز دری داشت که پرده ای مزین به زبرجد سبز بر آن آویخته بودند.
وقتی سربلند کردم دیدم بر فرازش نوشته اند:محمد رسول الله علی وصی المصطفی، محمد فرستاده خدا و علی جانشین مصطفی (پیامبر) است.
و بر روی پرده نوشته بودند: بشرشیعه علی بطیب المولد: شیعیان علی را به پاکزادی بشارت بده.
وقتی داخل شدم با قصری دیگر رو برو شدم که از زمرد سبز بود وزیباتر از آن را هرگز ندیده بودم.
دری از یاقوت قرمز داشت که با انواع لولوها تزیین شده بود و بر فراز پرده ای که بر اونوشته بودند: «شیعه علی هم الفائزون »، شیعیان علی رستگارانند.
گفتم: ای دوست من جبرییل! این کاخ از آن کیست؟ جواب داد: «یامحمد لابن عمک و وصیک علی بن ابی طالب (ع) یحشرالناس کلهم یوم القیامه حفاه عراه الا شیعه علی و یدعی الناس باسماء امهاتهم ما خلا شیعه علی فانهم یدعون باسما آبائهم » یا محمد این خانه از آن پسر عمو و جانشین تو، علی بن ابی طالب است که هرکس درروز قیامت عریان محشور شود، جز شیعیان علی و همه با نام مادرخطاب شوند اما شیعیان علی را با نام پدر صدا می زنند.» ازجبرییل در باره راز آن پرسیدم گفت: «لانهم احبوا علیا خطاب مولدهم » چون علی را دوست داشتند، ولادتشان از راه حلال صورت گرفت.(5)
4- شهادت برای دوستان آل محمد «الا من مات علی حب آل محمد مات شهیدا» (6) فاطمه زهرا(س) به نقل از پیامبر(ص) فرمود: بدانید، آن که با محبت آل محمد بمیرد، شهید از دنیارفته است.
5- طهارت امام حسین(ع) لما سقط الحسین من بطن امه و کنت ولیتها قال النبی (ص): یا عمه هلمی الی ابنی قلت یارسول الله انا لم ننضلفه بعد.
فقال: یا عمه انت تنظفه ان الله تبارک و تعالی قد نظفه و طهره.(7)
به نقل از صفیه فرمود: آنگاه که امام حسین از مادر متولد شد من پرستارش بودم.
پیامبر(ص) فرمود: ای عمه فرزندم را بیاور.
گفتم: یا رسول الله ما او را پاک نکرده ایم، فرمود: ای عمه تو می خواهی او را پاک کنی، خداوند او را پاکیزه و مطهر کرده است.
6- حضرت معصومه (س) وقتی در ساوه مریض شد، به همراهانش فرمود: مرا به قم ببرید زیرا از پدرم [موسی الکاظم(ع)] شنیدم که فرمود: قم مرکز شیعیان ما است.(8)
آنچه ازاین احادیث به دست می آید لزوم پرداختن به اهل بیت و مخصوصا بیان جایگاه علی(ع)در آن برهه از تاریخ بوده است.
چه محتوای این احادیث در باره قدر و منزلت اهل بیت(ع) است ونشان می دهد حضرت معصومه(س) با شناساندن مقام امیرمومنان(ع) اززبان رسول خدا(ص) می خواهد جامعه آن عصر را به جریان اسلام راستین و تشیع سوق دهد. شفیعه یکی دیگر از فضایلی که حضرت معصومه(س) به آن دست یافت، مقام شفاعت است.
روایتی که امام صادق(ع) قبل از تولد حضرت معصومه(س) بیان فرمود دلیل این مقام است.
حضرت فرمود: «الا و ان قم الکوفه الصغیره الا ان للجنه ثمانیه ابواب ثلاثه منها الی قم تقبض فیهاامراه من ولدی اسمها فاطمه بنت موسی تدخل بشفاعتها شیعتی الجنه باجمعهم.» (9)
آگاه باشید که قم «کوفه کوچک »است.
بدانید بهشت هشت در دارد که سه در به سوی قم است.
بانویی ازفرزندان من به نام فاطمه دختر موسی در آنجا رحلت می کند و باشفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.
از این روایت علاوه بر اثبات مقام شفاعت حضرت معصومه(س) فراگیر بودن آن نیز روشن می شود.
به اعتقاد شیعیان، شفاعت یکی از ضروریات مذهب است و آنان که به مراتب عالی انسانی دست می یابند، می توانند در قیامت مومنان گناهکار را با شرایط خاص شفاعت کنند و پشتوانه این اعتقادآیات قرآن و روایات ائمه معصومین است.
رسول اکرم(ص) بالاترین جایگاه شفاعت را در قیامت برعهده دارد و قرآن کریم از آن به عنوان مقام محمود یاد کرده است. (10)
اما بعد از رسول اکرم بالاترین جایگاه در شفاعت از آن حضرت زهرا(س) و حضرت فاطمه معصومه (س) است.
به هنگام ازدواج حضرت فاطمه(س) جبرییل پارچه ای آورد که بر آن نوشته شده بود: خداوند مهریه فاطمه را شفاعت گنهکاران امت محمد قرار داد.
حضرت فاطمه(س) نیز به هنگام شهادت وصیت کرد تاآن پارچه را در کفن او قرار دهند و فرمود: وقتی روز قیامت شود، این سند شفاعت را به دست گرفته، گناهکاران امت پدرم راشفاعت خواهم کرد. (11)
بعد از ائمه معصومین هیچ یک از اولیاءالهی مقام شفاعتی چون فاطمه (س) را ندارد و در گستردگی مقام شفاعت وی همان بس که امام صادق(ع) فرمود: با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت خواهند شد. (12)
علاوه بر آن در متن زیارتنامه حضرت معصومه (س) نیز که دارای سند و به عبارت دیگرروایت از امام رضا(ع) است نیز همین مقام (شفاعت) وی توجه مارا به خود جلب می کند.
آنجا که می خوانیم «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه فان لک عندالله شانا من الشان (13) ای فاطمه ما رادر بهشت شفاعت کن.
موید سوم روایات فراوانی است که ثواب زیارت این بانوی شفیعه را بهشت قرار داده اند که بی گمان می توان گفت شفاعت این بانوی گرانقدر برای زائران عارف خود زمینه بهشتی شدن آنها را فراهم خواهد ساخت از جمله آن روایات را می خوانیم:
1- علامه مجلسی دربحار الانوار می نویسد: امام رضا(ع) فرمود: «من زارها فله الجنه »، هرکس او را زیارت کند بهشت برای اواست. (14)
و فرمود «من زارالمعصومه بقم کمن زارنی » (15) وفرمود: «من زارها عارفا بحقه فله الجنه » (16)
2- امام جواد(ع) فرمود: «من زارقبر عمتی بقم فله الجنه »آنکه قبر عمه ام در قم را زیارت کند بهشت برای او است. (17)
3- امام صادق (ع) فرمود: «ان زیارتها تعادل الجنه » زیارت اوهمسنگ بهشت است.(18)
و فرمود: من زارهاوجبت له الجنه، آنکه او را زیارت کند، بهشت برای او واجب می شود. (19)
محدث قمی رویای صادقه ای دیده است که جایگاه بلند فاعت حضرت معصومه رانشان می دهد.
وی که در تیمچه بزرگ قم به مناسبت ایام فاطمیه برفراز منبر رفته بود فرمود: شبی میرزای قمی را در عالم رویادیدم از او پرسیدم: آیا شفاعت اهل قم به دست حضرت معصومه(س)است؟ او قیافه اش را درهم کشید و فرمود: شفاعت اهل قم با من است.
شفاعت عالم با حضرت معصومه(س) است.(20)
معصومه از دیگر مراتبی که فاطمه معصومه (س) به آن دست یافت مقام عصمت بود.
تا آنجا که یکی از القاب وی به این ویژگی اش اختصاص یافت.
بر اساس روایتی که محمد تقی خان سپهر (متوفی 1297 ه ق) درناسخ التواریخ از امام رضا(ع) نقل کرده است.
امام رضا(ع) ضمن حدیثی لقب معصومه را در باره حضرت فاطمه به کار برد وفرمود:« من زارالمعصومه بقم کمن زارنی » (21) آنکه معصومه رادر قم زیارت کند گویا مرا زیارت کرده است.
ذبیح ا محلاتی نیز در ریاحین الشریعه همین روایت را به نقل از کاملاالزیارات نقل کرده است (22) و به این ترتیب نوعی از مقام عصمت را برای وی ثابت کرده اند.
اما اصل مقام عصمت بر اساس اجماع شیعه به تمام پیامبران و امامان و فرشتگان تعلق دارد و آنان از هرگناه و خطا عمدا یا سهوا به دور هستند.
بالاترین نوع عصمت(دوری از گناه کبیره و صغیره و دوری از ترک اولی) به پیامبر،فاطمه زهرا و امامان تعلق دارد، و در مراتب دیگر، اولیا دیگرالهی مانند حضرت زینب، حضرت ابوالفضل و فاطمه معصومه(س) و.
قرار دارند.
کریمه این مقام برای حضرت فاطمه معصومه(س) آنچنان شهرتی یافته است که عموم محققان و محدثان از وی به نام فاطمه معصومه یادمی کنند.
محدث قمی هنگام بحث از دختران موسی بن جعفر(ع)می نویسد:
برحسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها سیده جلیله معظمه فاطمه بنت امام موسی (ع) معروف به حضرت معصومه است.
علامه شیخ محمد تقی شوشتری نیز از حضرت به نام معصومه یادمی کند و می نویسد: در میان فرزندان امام کاظم (ع) با آن همه کثرتشان بعد از امام رضا(ع) کشی همسنگ حضرت معصومه (س)نبود.(23)
رویای صادقه ای که پدر بزرگوار آیت الله العظمی مرعشی نجفی دیده اند نیز در تایید همین مقام است.
وی که سیدمحمد مرعشی نام داشت و از نسابه های گرانقدر بود، علاقه داشت به هر صورت ممکن قبر شریف حضرت فاطمه زهرا(س) را بداند.
برای این کار ختم مجربی را انتخاب و چهل شب آن را خواند.
شب چهلم در عالم رویا دید که به محضر امام معصوم (امام باقر یاصادق (ع)) رسیده است.
امام به ایشان فرمود (علیک بکریمه اهل البیت)برتو باد که به کریمه اهل بیت تمسک بجویی.
وی که تصورکرده بود منظور حضرت، فاطمه زهرا(س) است، می گوید، بله من نیزمی خواهم قبر شریف حضرت زهرا را بدانم تا بتوانم زیارت کنم که امام می فرماید: منظور من قبر شریف حضرت معصومه (س) در قم است.
و آنگاه فرمود: به جهت مصالحی خداوند اراده فرمود محل قبرشریف حضرت زهرا(س) مخفی باشد لذا قبر حضرت معصومه را تجلیگاه قبر شریف حضرت زهرا(س) قرار داد.(24)
منابع:
1- کنزل العمال، ج 10، ح 143، 164 حدیث 28849.
2- این بانوان محدثه عبارتند از: ام احمد بنت امام کاظم، ام الحسین بنت امام الکاظم(ع) حبابه والبیه، سعیده.
3- احقاق الحق، ج 6، ص 282.
4- اسنی المطالب، ص 49 تا 51.
5- بحار الانوار، ج 68، ص 77.
6- آثارالحجه، ج 1، ص 8 و9.
7- بحار الانوار، ج 43، ص 243. در امالی صدوق فاطمه بنت موسی در سند وجود ندارد. (فروغی از کوثر، ص 49)
8- فروغی از کوثر، ص 49 نقل از ودیعه آل محمد، ص 12.
9- سفینه البحار، ج 2، ص 376; مجالس المؤمنین، ج 1، ص 83.
10- سوره اسراء آیه 79.
11- کریمه اهل بیت،ص 56 نقل از اخبار الدول و آثار الاول، ص 88.
12- بحار الانوار، ج 6، ص 228; مجالس المؤمنین، ج 1 ص 83 13- بحار الانوار، ج 102، ص 266.
14- ریاحین الشریعه، ج 5، ص 34.
15- ریاحین الشریعه، ج 5، ص 35.
16- بحارالانوار، ج 48 و ج 103، ص 266.
17- کامل الزیارات، ص 324.
18- بحار الانوار، ج 60، ص 219.
19- بحار الانوار، ج 60، ص 217.
20- همان.
21- ناسخ التورایخ، ج 3، ص 68.
22- علی اکبر مهدی پور می نویسد، در نسخه های چاپی کامل الزیارات چنین حدیثی وجود ندارد.
23- تواریخ النبی والال ،ص 65.
24- کریمه اهل بیت،ص 44، فروغی از کوثر، ص 54.