زندگینامه ی امام محمد بن علی (ع)(محمدباقر علیه السلام)
زندگینامه ی امام محمد بن علی (ع)(محمدباقر علیه السلام)
امام باقر علیه السلام منبع انوار حکمت و معدن احکام الهی بود . نام نامی آن حضرت با دهها و صدها حدیث و روایت و کلمات قصار و اندرزهایی همراه است ، که به ویژه در 19 سال امامت برای ارشاد مستعدان و دانش اندوزان و شاگردان شایسته خود بیان فرموده است . بنا به روایاتی که نقل شده است ، در هیچ مکتب و محضری دانشمندان خاضع تر و خاشع تر از محضر محمد بن علی ( ع ) نبودهاند.
زندگینامه ی امام محمد بن علی (ع)(محمدباقر علیه السلام)
هفتم ذیحجةالحرام 1425 ، مصادف با سالروز شهادت امام محمد باقر (ع) است ، امامی که با تعلیم معارف حقه اسلامی به مردم ، به جنگ با دشمنان پرداخت .
نام مبارک امام پنجم محمد و لقب آن حضرت باقر یا باقرالعلوم است ، دلیل اعطای این لقب به امام پنجم این است که ایشان دریای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت . القاب دیگری مانند شاکر ، صابر و هادی نیز برای آن حضرت ذکر کردهاند که هریک بیانگر صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است .
کنیه امام " ابوجعفر " و مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی(ع) است . بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن (ع) و از سوی پدر به امام حسین ( ع) میرسد . پدرش حضرت سیدالساجدین ، امام زین العابدین ، علی بن الحسین (ع) است .
تولد حضرت باقر ( ع ) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57 هجری در مدینه اتفاق افتاد . در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سیدالشهداء ، کودکی بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک میشد .
دوران امامت امام محمد باقر ( ع ) از سال 95 هجری که سال درگذشت امام زین العابدین ( ع ) است آغاز شد و تا سال 114 ه . یعنی 19 سال و چند ماه ادامه داشته است . در دوره امامت امام محمد باقر (ع) و فرزندش امام جعفر صادق ( ع ) مسائلی مانند انقراض امویان ، بر سر کار آمدن عباسیان ، وقوع مشاجرات سیاسی ، ظهور سرداران و مدعیانی مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی و دیگران مطرح است ، ترجمه کتابهای فلسفی و مجادلات کلامی در این دوره پیش میآید و عده ای از مشایخ صوفیه ، زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت ظهور کرده ، فعال می شوند .
قاضی ها و متکلمانی به دلخواه مقامات رسمی و صاحب قدرتان پدید میآیند و فقه و قضاء ، عقاید ، کلام و اخلاق را ( بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت) شرح و تفسیر می کنند . در زمانی که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا ، افکار بسیاری از حق طلبان به حقانیت آل علی ( ع ) متوجه شده ، پرده از چهره زشت ستمکاران اموی و دین به دنیا فروشان، برگرفته بود ، این عده تلاش می کردند افکار و عقاید را به انحراف کشانده و احادیث نبوی را در بوته فراموشی قرار میدادند . برخی نیز احادیثی به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و یا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون می کردند.
این موارد عواملی بسیار خطرناک بود که باید حافظان و نگهبانان دین در برابر آنها می ایستادند . به همین دلیل امام محمد باقر ( ع ) و پس از وی امام جعفر صادق (ع) از موقعیت مساعد روزگار سیاسی ، برای نشر تعلیمات اصیل اسلامی و معارف حقه
بهره گرفته ، دانشگاه تشیع و علوم اسلامی را پایه ریزی کردند . زیرا این امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان، وارثان و نگهبانان حقیقی تعلیمات پیامبر(ص) ، ناموس و قانون عدالت بودند و می بایست به تربیت شاگردانی عالم و عامل و یارانی شایسته و فداکار پرداخته ، فقه آل محمد ( ص ) را جمع ، تدوین و تدریس می کردند .
به همین جهت محضر امام باقر ( ع ) ، مرکز علماء ، دانشمندان ، راویان حدیث ، خطیبان و شاعران بنام بود . در مکتب تربیتی امام باقر ( ع ) علم و فضیلت به مردم آموخته میشد . ابوجعفر امام محمد باقر (ع) متولی صدقات حضرت رسول ( ص ) و امیرالمؤمنین ( ع ) ، پدر و جد خود بود و این صدقات را بر بنی هاشم و مساکین و نیازمندان تقسیم کرده و اداره آنها را از جهت مالی به عهده داشت . امام باقر (ع) دارای خصائل ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بود . سیرت و صورتش ستوده بود . پیوسته لباس تمیز و نو میپوشید و در کمال وقار و شکوه حرکت می کرد . از آن حضرت میپرسیدند : جدت لباس کهنه و کم ارزش میپوشید ، تو چرا لباس فاخر بر تن میکنی ؟ پاسخ میداد: مقتضای تقوای جدم و فرمانداری آن روز ، که محرومان و فقرا و تهیدستان زیاد بودند ، چنان بود . من اگر آن لباس را بپوشم در این انقلاب افکار نمیتوانم تعظیم شعائر دین کنم .
امام پنجم ( ع ) بسیار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خوش برخورد بود . با همه اصحاب مصافحه میکرد و دیگران را نیز بدین کار تشویق میفرمود . در ضمن سخنانش میفرمود : مصافحه کردن کدورتهای درونی را از بین میبرد و گناهان دو طرف ( همچون برگ درختان در فصل خزان) می ریزد. امام باقر ( ع ) در صدقات ، بخشش و آداب اسلامی مانند دستگیری از نیازمندان ، تشییع پیکر مؤمنین ، عیادت از بیماران ، رعایت ادب ، آداب و سنن دینی ، بسیار دقیق بود .
میخواست سنتهای جدش رسول الله ( ص ) را عملا در بین مردم زنده کند و مکارم اخلاقی را به مردم تعلیم نماید. در روزهای گرم برای رسیدگی به مزارع و نخلستانها بیرون میرفت و با کارگران و کشاورزان بیل میزد و زمین را برای کشت آماده میساخت . آنچه از محصول کشاورزی ( که با عرق جبین و کد یمین) به دست میآورد در راه خدا انفاق میفرمود. بامداد که برای ادای نماز به مسجد جدش رسول الله ( ص ) میرفت ، پس از گزاردن فریضه ، مردم گرداگردش جمع میشدند و از انوار دانش و فضیلت او بهرهمند میشدند.
مدت بیست سال معاویه در شام و کارگزارانش در مرزهای دیگر اسلامی در واژگون جلوه دادن حقایق اسلامی ( با زور و زر و تزویر و اجیر کردن عالمان خود فروخته) کوشش بسیار کردند . ناچار حضرت سجاد ( ع ) و فرزند ارجمندش امام محمد باقر ( ع ) پس از واقعه جانگداز کربلا و ستمهای بیسابقه آل ابوسفیان ، که مردم به حقانیت اهل بیت عصمت ( ع ) توجه کردند ، در اصلاح عقاید مردم به ویژه در مسئله امامت و رهبری ، که تنها شایسته امام معصوم است ، سعی بلیغ کردند و معارف حقه اسلامی را ( در جهات مختلف ) به مردم تعلیم دادند " تا کار نشر فقه و احکام اسلام" به جایی رسید که فرزند گرامی آن امام ، حضرت امام جعفر صادق(ع) دانشگاهی با چهار هزار شاگرد پایه گذاری کرد و احادیث و تعلیمات اسلامی را در اکناف و اطراف جهان آن روز اسلام انتشار داد . امام سجاد (ع) با زبان دعا و مناجات ، یادآوری از مظالم اموی و امر به معروف و نهی از منکر و امام باقر ( ع ) با تشکیل حلقههای درس ، زمینه این امر مهم را فراهم نمود و مسائل لازم دینی را برای مردم روشن فرمود.
رسول اکرم اسلام ( ص ) در پرتو چشم واقع بین و با روشن بینی وحی الهی وظایفی را که فرزندان و اهل بیت گرامیاش در آینده انجام خواهند داد و نقشی را که در شناخت و شناساندن معارف حقه به عهده خواهند داشت ، ضمن احادیثی که از آن حضرت روایت شده ، تعیین فرموده است . چنان که در حدیثی آمده است : روزی جابر بن عبدالله انصاری که در آخر عمر دو چشم جهان بینش تاریک شده بود به محضر حضرت سجاد ( ع ) شرفیاب شد . صدای کودکی را شنید ، پرسید کیستی ؟ گفت من محمد بن علی بن الحسینم ، جابر گفت : نزدیک بیا ، سپس دست او را گرفت و بوسید و عرض کرد : روزی خدمت جدت رسول خدا( ص ) بودم . فرمود : شاید زنده بمانی و محمد بن علی بن الحسین که یکی از اولاد من است را ملاقات کنی . سلام من را به او برسان و بگو : خدا به تو نور حکمت دهد . علم و دین را نشر بده . امام پنجم هم به امر جدش قیام کرد و در تمام مدت عمر به نشر علم و معارف دینی و تعلیم حقایق قرآنی و احادیث نبوی ( ص ) پرداخت.
این جابر بن عبدالله انصاری همان کسی است که در نخستین سال بعد از شهادت حضرت امام حسین ( ع ) به همراهی عطیه که مانند جابر از بزرگان و عالمان با تقوا و از مفسران بود ، در اربعین حسینی به کربلا آمد و غسل کرد ، و در حالی که عطیه دستش را گرفته بود در کنار قبر مطهر حضرت سیدالشهداء آمد و زیارت آن سرور شهیدان را انجام داد .
امام باقر علیه السلام منبع انوار حکمت و معدن احکام الهی بود . نام نامی آن حضرت با دهها و صدها حدیث و روایت و کلمات قصار و اندرزهایی همراه است ، که به ویژه در 19 سال امامت برای ارشاد مستعدان و دانش اندوزان و شاگردان شایسته خود بیان فرموده است . بنا به روایاتی که نقل شده است ، در هیچ مکتب و محضری دانشمندان خاضع تر و خاشع تر از محضر محمد بن علی ( ع ) نبودهاند.
در زمان امیرالمؤمنین علی ( ع ) ، گویا مسلمانان هنوز قدم از تنگنای حیات مادی بیرون ننهاده و از زلال دانش علوی جامی ننوشیده بودند ، و در کنار دریای بیکران وجود علی ( ع ) تشنه لب بودند و جز عده ای معدود، قدر چونان گوهری را نمیدانستند . بیجهت نبود که مولای متقیان بارها میفرمود : پیش از آنکه من را از دست بدهید از من بپرسید . و بارها می فرمود : من به راههای آسمان از راههای زمین آشناترم . ولی کو آن گوهرشناسی که قدر گوهر وجود علی را بداند ؟ اما به تدریج ، به ویژه در زمان امام محمد باقر (ع) مردم کم کم لذت علوم اهل بیت و معارف اسلامی را درک میکردند و مانند تشنه لبی که سالها از لذات آب گوارا محروم مانده و یا قدر آن را ندانسته باشد ، زلال گوارای دانش امام باقر ( ع ) را دریافتند و تسلیم مقام علمی امام ( ع ) شدند ، به قول یکی از مورخان : " مسلمانان در این هنگام از میدان جنگ و لشکر کشی متوجه فتح دروازههای علم و فرهنگ شدند " .
امام باقر ( ع ) نیز چون زمینه قیام بالسیف ( قیام مسلحانه) در آن زمان ( به علت خفقان فراوان و کمبود حماسه آفرینان) فراهم نبود ، از این رو ، نشر معارف اسلام و فعالیت علمی مبارزه عقیدتی و معنوی با سازمان حکومت اموی را ، از این طریق مناسب تر میدید و چون حقوق اسلام هنوز یک دوره کامل و مفصل تدریس نشده بود ، به فعالیتهای ثمر بخش علمی در این زمینه پرداخت .
اما بدین خاطر که نفس شخصیت امام و سیر تعلیمات او( در ابعاد و مرزهای مختلف) بر ضرر حکومت بود ، مورد اذیت و ایذاء دستگاه قرار میگرفت . در عین حال امام هیچ گاه از اهمیت تکلیفی شورش ( علیه دستگاه ) غافل نبود ، و از راه دیگری نیز آن را دامن میزد و آن راه ، تجلیل و تأیید برادر شورشیاش زید بن علی بن الحسین بود.
روایاتی در دست است که وضع امام محمد باقر ( ع ) که خود در روزگارش مرزبان بزرگ فکری و فرهنگی بوده و نقش مهمی در نشر اخلاق و فلسفه اصیل اسلامی و جهان بینی خاص قرآن ، و تنظیم مبانی فقهی و تربیت شاگردانی " مانند امام شافعی " و تدوین مکتب داشته ، موضع انقلابی برادرش " زید " را نیز تأیید میکرده است چنانکه نقل شده امام محمد باقر(ع ) میفرمود : خداوندا پشت من را به زید محکم کن.
میدانیم که زید برادر امام محمد باقر (ع ) که تحت تأثیر تعلیمات ائمه(ع)برای اقامه عدل و دین قیام کرد . سرانجام علیه هشام به عبدالملک اموی ، در سال ( 120 یا 122 ) زمان امامت امام جعفر صادق ( ع ) خروج کرد و دستگاه جبار ، ناجوانمردانه او را به قتل رساند . بدن مقدس زید را سالها بر دار کردند و سپس سوزاندند . چنانکه تاریخ مینویسد : گرچه نهضت زید نیز به نتیجه ای نینجامید و قیامهای دیگری نیز که در این دوره به وجود آمد ، از جهت ظاهری به نتایجی نرسید ، ولی این قیامها و اقدامها در تاریخ تشیع موجب تحرک و بیداری و بروز فرهنگ شهادت علیه دستگاه جور به شمار آمده و خون پاک شیعه را در جوشش و غلیان نگهداشته و خط شهادت را تا زمان ما در تاریخ شیعه ادامه داده است .
امام باقر ( ع ) و امام صادق ( ع ) گرچه به ظاهر به این قیامها دست نیازیدند ، که زمینه را مساعد نمیدیدند ، ولی در هر فرصت و موقعیت به تصحیح نظر جامعه درباره حکومت و تعلیم و نشر اصول اسلام و روشن کردن افکار ، که نوعی دیگر از مبارزه است دست زدند . چه در این دوره ، حکومت اموی رو به زوال بود و فتنه عباسیان دامنگیر آنان شده بود ، از این رو بهترین فرصت برای نشر افکار زنده و تربیت شاگردان و آزادگان و ترسیم خط درست حکومت ، پیش آمده بود و در حقیقت مبارزه سیاسی به شکل پایهریزی و تدوین اصول مکتب ( که امری بسیار ضروری بود ) پیش آمد.
اما چنان که اشاره شد ، دستگاه خلافت آنجا که پای مصالح حکومتی پیش میآمد و احساس میکردند امام ( ع ) نقاب از چهره ظالمانه دستگاه برمیگیرد و خط صحیح را در شناخت " امام معصوم ( ع ) " و امامت که دنباله خط " رسالت " و بالاخره "حکومت الله " است تعلیم میدهد ، تکان میخوردند و دست به ایذاء و آزار و شکنجه امام ( ع ) میزدند و گاه به زجر و حبس و تبعید ... .
برای شناخت این امر ، به واقعه ای اشاره می شود : "در یکی از سالها که هشام بن عبدالملک ، خلیفه اموی ، به حج میآید ، جعفر بن محمد ، امام صادق ، در خدمت پدر خود ، امام محمد باقر ، نیز به حج میرفتند . روزی در مکه ، حضرت صادق ، در مجمع عمومی سخنرانی میکند و در آن سخنرانی تأکید بر سر مسئله پیشوایی و امامت و این که پیشوایان بر حق و خلیفههای خدا در زمین ایشانند نه دیگران ، و این که سعادت اجتماعی و رستگاری در پیروی از ایشان است و بیعت با ایشان و ... نه دیگران . این سخنان که در بحبوحه قدرت هشام گفته میشود ، آن هم در مکه در موسم حج ، طنینی بزرگ مییابد و به گوش هشام میرسد. هشام در مکه جرأت نمیکند و به مصلحت خود نمیبیند که متعرض آنان شود . اما چون به دمشق میرسد ، مأمور به مدینه میفرستد و از فرماندار مدینه میخواهد که امام باقر ( ع ) و فرزندش را به دمشق روانه کرد ، و چنین میشود .
حضرت صادق (ع ) میفرماید : چون وارد دمشق شدیم ، روز چهارم ما را به مجلس خود طلبید . هنگامی که به مجلس او درآمدیم ، هشام بر تخت پادشاهی خویش نشسته و لشکر و سپاهیان خود را در سلاح کامل غرق ساخته بود ، و در دو صف در برابر خود نگاه داشته بود . نیز دستور داده بود تا آماج خانهای ( جاهایی که در نشانه برای تیراندازی میگذارند ) در برابر او نصب کرده بودند ، و بزرگان اطرافیان او مشغول مسابقه تیراندازی بودند . هنگامی که وارد حیاط قصر او شدیم ، پدرم در پیش میرفت و من از عقب او میرفتم ، چون نزدیک رسیدیم ، به پدرم گفته : " شما هم همراه اینان تیر بیندازید " پدرم گفت : " من پیر شدهام. اکنون این کار از من ساخته نیست اگر من را معاف داری بهتر است " . هشام قسم یاد کرد : " به حق خداوندی که ما را به دین خود و پیغمبر خود گرامی داشت ، تو را معاف نمیدارم " . آنگاه به یکی از بزرگان بنی امیه امر کرد که تیر و کمان خود را به او ( یعنی امام باقر - ع ) بده تا او نیز در مسابقه شرکت کند. پدرم کمان و تیری از من گرفت و در زه گذاشت و به قوت بکشید و بر میان نشانه زد . سپس تیر دیگری گرفت و بر فاق تیر اول زد ... تا آن که نه تیر پیاپی افکند . هشام از دیدن این چگونگی خشمگین گشت و گفت : نیک تیر انداختی ای ابوجعفر ، تو ماهرترین عرب و عجمی در تیراندازی . چرا میگفتی من بر این کار قادر نیستم ؟ ... بگو : این تیراندازی را چه کسی به تو یاد داده است " . پدرم فرمود : " میدانی که در میان اهل مدینه ، این فن شایع است . من در جوانی چندی تمرین این کار کردهام. سپس امام صادق ( ع ) اشاره میفرماید که : هشام از مجموع ماجرا غضبناک گشت و عازم قتل پدرم شد .
در همان محفل هشام بر سر مقام رهبری و خلافت اسلامی با امام باقر( ع) سخن میگوید . امام باقر درباره رهبری رهبران بر حق و چگونگی اداره اجتماع اسلامی و این که رهبر یک اجتماع اسلامی باید چگونه باشد ، سخن میگوید . اینها همه هشام را ، که فاقد آن صفات بوده است و غاصب آن مقام ، بیش از پیش ناراحت میکند . بعضی نوشتهاند که : امام باقر را در دمشق به زندان افکند . و چون به او خبر میدهند که زندانیان دمشق مرید و معتقد به امام ( ع ) شدهاند ، امام را رها میکند و به شتاب روانه مدینه مینماید . پیکی سریع ، پیش از حرکت امام از دمشق ، میفرستد تا در آبادیها و شهرهای سر راه همه جا علیه آنان ( امام باقر و امام صادق ع ) تبلیغ کنند تا بدین گونه ، مردم با آنان تماس نگیرند و تحت تأثیر گفتار و رفتارشان واقع نشوند . با این وصف، امام ( ع ) در این سفر ، از تماس با مردم ( حتی مسیحیان) و روشن کردن آنان غفلت نمیورزد.
جالب توجه و قابل دقت و یادگیری است که امام محمد باقر ( ع ) وصیت میکند به فرزندش امام جعفر صادق(ع) که مقداری از مال او را وقف کند ، تا پس از مرگش ، تا ده سال در ایام حج و در منی محل اجتماع حاجیها برای سنگ انداختن به شیطان( رمی جمرات ) و قربانی کردن برای او محفل عزا اقامه کنند.
توجه به موضوع و تعیین مکان ، اهمیت بسیار دارد . به گفته صاحب الغدیرزنده یاد علامه امینی این وصیت برای آن است که اجتماع بزرگ اسلامی ، در آن مکان مقدس با پیشوای حق و رهبر دین آشنا شود و راه ارشاد در پیش گیرد ، و از دیگران ببرد و به این پیشوایان بپیوندد ، این نهایت حرص بر هدایت مردم است و نجات دادن آنها از چنگال ستم و گمراهی .
حضرت امام محمد باقر(ع ) 19 سال و ده ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زین العابدین ( ع ) زندگی کرد و در تمام این مدت به انجام وظایف خطیر امامت ، نشر و تبلیغ فرهنگ اسلامی ، تعلیم شاگردان ، رهبری اصحاب و مردم ، اجرا کردن سنتهای جد بزرگوارش در میان خلق ، متوجه کردن دستگاه غاصب حکومت به خط صحیح رهبری و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعی و امام معصوم ، که تنها خلیفه راستین خدا و رسول ( ص) در زمین است ، پرداخت و لحظه ای از این وظیفه غفلت نفرمود .
سرانجام در هفتم ذیحجه سال 114 هجری در سن 57 سالگی در مدینه به وسیله هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست . پیکر مقدسش را در قبرستان بقیع ( کنار پدر بزرگوارش ) به خاک سپردند .
ثبتنام پذیرفتهشدگان آزمون سراسری سال 1402 طی دو مرحله به صورت ثبت نام غیرحضوری و ثبت نام حضوری صورت خواهد گرفت.
مسیرهای ارتباطی با مسئولان دانشکده مدیریت و حسابداری در ایام دورکاری
کسب رتبه نخست رشته مدیریت دولتی در کنکور کارشناسی ارشد سال 1401 توسط دانشجوی پرتلاش و بااخلاق دانشکده، آقای ابراهیم کریمی را خدمت ایشان و خانواده پرافتخار دانشکده تبریک عرض میکنیم. ...
مراسم گرامیداشت وحدت حوزه ودانشگاه
شهادت بانوی دو عالم ، امّ ابیها حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها بر عموم مسلمانان تسلیت باد
به اطلاع دانشجویان گرامی می رساند جهت مشاهده اخبار و اطلاعیه ها و دریافت فایل های درسی به وب سایت دانشکده به نشانی ذیل مراجعه نمایند.
فراخوان پذیرش بدون آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد
ابر و باد و مه و خورشید و فلک" می گویند: چشم وا کن که جهان گوش به فرمان رضاست اللّهُمَّ صَلِّ عَلی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضا الْمُرْتَضَی انشاالله از ابتدای ترم آینده ثبت نام اردوی...
بسم الله الرحمن الرحیم ملت عزیز ایران! سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیبه شهیدان، روح مطهر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند. سالها مجاهدت مخلصانه و...
زینب علیها السلام دختر علی و زهرا علیهما السلام در روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجرت در مدینه منوره دیده به جهان گشود، در پنج سالگی مادر خود را از دست داد و از همان دوران طفولیت با مصیبت...
نظام یشنهادات دانشکدهی مدیریت و حسابداری رزن آغاز به کار نمود. از اساتید محترم، کارمندان ارجمند و دانشجویان عزیز دعوت میشود که پیشنهادات سازنده ی خود را از طریق کانالهای قید شده در پوستر به...
برگزاری همایش به مناسبت روز حسابدار
جشن فارغ التحصیلی و مراسم روز دانشجو،با حضور مقامات دانشگاه و اساتید دانشکده و حضور پرشور دانشجویان در سالن اجتماعات دانشکده برگزار گردید
دینوسیله کسب مقام اول در مسابقات کیک بوکسینگ منطقه غرب کشور توسط دانشجویان قهرمان آقایان احسان بقال و محمد علی جهانبین راخدمت ایشان و خانواده دانشکده مدیریت وحسابداری تبریک عرض می نماییم
میلاد گل بوستان نبوى،وام دار شیعه علوى،امام جعفر صادق(ع)مبارک باد
هفدهم ربیع الاوّل، سالروز میلاد با سعادت پیامبر بزرگ اسلام(ص) حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) مبارک باد.
مدارک مورد نیاز جهت ثبت نام دانشجویان جدیدالورود
حسین، تفسیر بعثت، ترجمان نبوت و معنای امامت است.
محرم، ماه محرم شدن در پیشگاهِ خدا و مَحرم شدن، با حسینیان است.
پیوند «نبوت» و «امامت» در نقطه اوجی به نام غدیر خم بر همگان خجسته باد.