بی پرده با تاریخ ؛ 26 دی ماه سالروز فرار شاه خائن

بی پرده با تاریخ ؛ 26 دی ماه سالروز فرار شاه خائن


تاریخ انتشار : Publish : نسخه قابل چاپ Print

26دی ماه سال 1357 را با تیتر تاریخی «شاه رفت» می شناسیم. در این ماه کابینه ازهاری سقوط کرد و بختیار برای نجات تاج و تختی که دیگر امیدی برای بقایش نبود نخست وزیر شد. با سوگند بختیار برای حفاظت تاج و تخت، شاه در 26 دی ماه با چشمانی گریان فرودگاه مهرآباد را ترک کرد و برای استراحت به آسوان رفت.

بی پرده با تاریخ ؛ 26 دی ماه سالروز فرار شاه خائن

شاه رفت

26دی ماه سال 1357 را با تیتر تاریخی «شاه رفت» می شناسیم. در این ماه کابینه ازهاری سقوط کرد و بختیار برای نجات تاج و تختی که دیگر امیدی برای بقایش نبود نخست وزیر شد. با سوگند بختیار برای حفاظت تاج و تخت، شاه در 26 دی ماه با چشمانی گریان فرودگاه مهرآباد را ترک کرد و برای استراحت به آسوان رفت.

3 روز قبل از فرار شاه و خانواده سلطنتی از کشور، شورای انقلاب با فرمان رهبر انقلاب آغاز به کار کرد.

آغاز به کار روزنامه ها پس از 61 روز اعتصاب، اعزام مهندس بازرگان به جنوب برای بازدید از مناطق نفت خیز از سوی امام، ورود ژنرال هایزر به کشور و درخواست کارتر از مردم ایران مبنی بر این که آرامش خود را حفظ کنند، از دیگر رویدادهای این ماه بود که در ادامه به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت.

اقتصاد کشور در حال ورشکستگی کامل

دی ماه سال 57 در حالی آغاز شد که دولت از پرداخت های خود عاجز شده بود و نمی توانست و تعهدات خود را انجام دهد. بانک ها نیز از پرداخت چک های مردم خودداری می کردند.

در اولین روز دی ماه، قیمت طلا در بازار تهران و سایر شهرستان ها به سه برابر نرخ دولتی و عرضه و فروش خانه و آپارتمان در تهران به اوج خود رسید. در این روزها قریب به یکصد هزار واحد مسکونی برای فروش به بنگاه های معاملاتی معرفی شد.

میزان تولید نفت کشور نیز در این ماه به پایین ترین حد نصاب تولید رسید و به صفر نزدیک شد. خارک، مهم ترین بندر نفتی ایران به دلیل اعتصاب طولانی کارکنان شرکت نفت از کار باز ماند و صادرات نفت کاملاً قطع شد و قیمت نفت در دنیا از بشکه ای 40 دلار هم بالاتر رفت.

در پی این تحولات، امام خمینی برای حل مشکلات شرکت نفت، خطاب به مهندس مهدی بازرگان فرمانی را صادر کردند: «...جنابعالی که در اداره صنایع نفت دارای سوابق و تجارب هستید، یک هیئت پنج نفره مرکب از جناب حجت الاسلام حاج شیخ اکبر رفسنجانی و جناب مهندس کتیرایی و دو نفر دیگر را با نظر خودتان و مشورت آقایان تعیین کنید و این هیئت تحت سرپرستی جنابعالی مناطق نفتی را بازرسی کرده در امر تولید نفت نظارت نمایید».(1)

در پی صدور فرمان امام خمینی، کارکنان صنعت نفت برای تولید نفت مورد نیاز داخل کشور به سر کار خود بازگشتند.

ازهاری رفت و شاه به دنبال نخست وزیر!

ازهاری که از اداره امور کشور ناتوان شده بود بناچار خود را به بیماری زد و در سومین روز دی ماه اعلام شد که او در اثر سکته قلبی بستری شده است و تحت درمان قرار دارد و به جای حضور در نخست وزیری و رسیدگی به امور جاری کشور به علت بیماری از خود سلب مسئولیت نموده است.

در حالی که بحث جانشینی دکتر غلامحسین صدیقی در رسانه های بین المللی گرم بود، اعلام شد که وی از پذیرش نخست وزیری امتناع کرده است. با امتناع وی سپهبد ناصر مقدم رئیس ساواک تلاش های خود را برای شکار دیگری از اعضای جبهه ملی آغاز کرد.

اعلام نام شاپور بختیار به عنوان یکی از کاندیداهای احراز مقام نخست وزیری باعث شگفتی محافل داخلی و خارجی شد، زیرا وی به هیچ عنوان حائز شرایط نخست وزیری نبود، لکن تمام راه ها به روی محمدرضا پهلوی بسته شده بودند و هیچ یک از رجال سیاسی و مطرح روز به دلیل مخالفت قاطع امام خمینی با رژیم شاه، حاضر به پذیرش مقام نخست وزیری در آن شرایط نبودند.

پیش از بختیار به دکتر کریم سنجابی و دکتر غلامحسین صدیقی پیشنهاد شده بود تا نخست وزیری را بپذیرند، اما آنان با درک صحیح اوضاع، حاضر به پذیرش این مقام که در واقع حکم خودکشی سیاسیا داشت، نشدند، لکن بختیار از ابتدا نیز به دنبال رسیدن به مناصب طراز اول در مدیریت کشور بود. او از یک سو علیه سایر کاندیداهای نخست وزیری تبلیغ می کرد و علناً در محافل مختلف می گفت که «سنجابی مرد این میدان نیست و صدیقی هم بسیار ناتوان و پیر است» و از سوی دیگر و با صراحت تمام بر آمادگی خود تأکید می کرد.

شاه در کتاب پاسخ به تاریخ و در باره دیدار خود با بختیار می نویسد: «آقای بختیار وفاداری زیادی به سلطنت ابراز کرد و کوشید به من ثابت کند که فقط او می تواند در اوضاع بحرانی ای که از سر می گذراندیم دولت تشکیل بدهد».(2)

به هر حال بختیار در روز 9 دی اعلام کرد که پیشنهاد شاه مبنی بر نخست وزیری را پذیرفته است و سرگرم مطالعه برای تشکیل یک دولت غیرنظامی است.(3)

در همین روز بود که جبهه ملی طی اعلامیه ای بختیار را از جبهه ملی اخراج کرد و حزب ایران نیز او را از ریاست این حزب کنار گذاشت.

با روشن شدن آینده محتوم رژیم شاه، دولت آمریکا تلاش های خود را برای جلوگیری از سقوط متحد خود تشدید کرد. در این راستا سایروس ونس وزیر امورخارجه آمریکا گفت: «دولت آمریکا از نیروهای مسلح ایران خواسته است تا از دولت غیرنظامی جدید حمایت کنند و از دست زدن به یک کودتای نظامی که گفته می شود راهی برای حل مسائل ایران است پرهیز شود.» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز اعلام کرد: «دولت آمریکا آماده است همکاری کامل با بختیار نخست وزیر جدید ایران داشته باشد».

دولت آمریکا همچنین در 16 دی ماه همزمان با معرفی دولت بختیار، حمایت کامل خود را از وی اعلام کرد و در همین روز ژنرال هایزر معاون فرماندهی نیروهای مسلح آمریکا در اروپا وارد تهران شد و مذاکرات خود را با مقامات نظامی آغاز کرد.

با وجود آن که آمریکا تلاش داشت رژیم شاه را با وجود بختیار حفظ کند، غربی ها در کنفرانس گوادلوپ که با شرکت رؤسای جمهور و نخست وزیران آمریکا، فرانسه، آلمان و انگلیس در جزیره مزبور تشکیل شد، با اشاره به فاجعه سقوط بازار ایران و قطع طولانی صدور نفت ایران به غرب تذکر دادند که کشورهای غربی نباید رابطه خود را با ایران آینده قطع کنند و در برابر تحولات کنونی ایران نیز باید روشی را در پیش گیرند که بر اساس آن در آینده بتوانند با رژیم جدید ایران رابطه حسنه و همکاری های اقتصادی داشته باشند.

به دنبال روی کار آمدن بختیار، امام خمینی دولت وی را نامشروع خواندند و فرمودند: «آمریکا که سقوط شاه را فهمیده و آن را قطعی می داند، اینک راه های تازه ای را در پیش گرفته است. این دولت ـ بختیار ـ مشروعیت ندارد و پیش ملت ایران به جایی نمی رسد و ملت ایران باید تظاهر کند».

رهبر انقلاب همچنین در پیام دیگری به ملت ایران از مردم خواستند:

1- کارمندان وزارتخانه‎ها، وزرای فاسد غیرقانونی را نپذیرند و از آنان اطاعت نکنند.

2- ملت از دادن مالیات ـ مطلقاً ـ و از دادن پول آب و برق و تلفن خودداری و از آنچه اعانت به دولت است احتراز کنند.

3-  علمای اعلام بلاد و خطبای محترم و طلاب غیور، قضات و وکلای محترم دادگستری، اساتید محترم دانشگاه و دانشگاهیان، بازاریان، اصناف، کارگران، کشاورزان، سیاسیون محترم و سایر اقشار ملت، مخلوع بودن شاه و غیرقانونی بودن مجلسین و دولت را اعلام فرمایند.

4-  فروشندگان مواد غذایی از گرانفروشی خودداری کنند که این عمل مخالف رضای حق تعالی است.

5- از کمک به کارگران و کسبه صنفی که بر اثر اعتصابات ضرر کرده‎اند، غفلت نشود.(4)

آغاز به کار روزنامه ها پس از 60 روز اعتصاب

در روز 16 دی ماه همین سال، مطبوعات پس از 61 روز اعتصاب مجدداً منتشر شدند. روزنامه اطلاعات در صفحه دوم شماره این روز از فرمان امام برای پایان اعتصاب مطبوعات خبر داد و متن این فرمان را این گونه منتشر کرد: «از متصدیان مطبوعات محترم که زیر بار سانسور دیکتاتوری نرفتند تشکر می کنم. اکنون که دولت غیرقانونی جدید مدعی برداشت سانسور است، آقایان به کار خود ادامه دهند و از اعتصاب بیرون آیند تا تکلیف ملت با دولت غیرقانونی معلوم شود».(5)

روزنامه اطلاعات همچنین در اولین شماره خود بعد از اعتصاب، در باره 61 روز انقلاب، خونریزی و همبستگی ملی مطالبی را درج و گزارشی را از این دو ماه به ملت ارائه کرد.

تشکیل شورای انقلاب با حکم امام

سه روز قبل از فرار شاه از کشور، امام خمینی در پیامی تشکیل شورای انقلاب را اعلام کردند. در این پیام آمده بود: «به موجب حق شرعی و بر اساس رأی اعتماد اکثریت قاطع ملت ایران که نسبت به اینجانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام « شورای انقلاب اسلامی» مرکب از افراد باصلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتاً تعیین شده است و شروع به کارخواهد کرد...».

در همین روز شورای لرزان سلطنت به ریاست سید جلال الدین تهرانی که وظیفه اداره کشور را در غیبت شاه بر عهده داشت، اولین جلسه خود را در حضور شخص شاه برگزار کرد.

شاه رفت

شاه و فرح، فرودگاه مهرآباد را در ساعت 13 و 8 دقیقه روز 26 دی ترک کردند. در فرودگاه، بختیار، دکتر جواد سعید (رئیس مجلس شورای ملی) و دکتر اردلان (وزیر دربار) و رئیس دفتر مخصوص، سپهبد بدره ای، سرلشگر قره باغی، سرلشکر نشاط و معدودی از نزدیکان شاه حضور داشتند. شاه در پاسخ به خبرنگار تلویزیون که از او پرسید چه پیامی برای مردم دارد؟ فقط گریست. فرح که مسلط تر و خونسردتر بود، از بازگشت زودهنگامشان سخن گفت.

رادیوی دولتی، مسافرت شاه را موقتی و با هدف معالجه بیماری اعلام کرد. به محض انتشار این خبر، چهره ایران تغییر پیدا کرد. مردم به خیابان ها ریختند و موج شادی مهارناپذیری سراسر ایران را فراگرفت. روزنامه های عصر که در عنوان آنها با درشت ترین حروف نوشته شده بود « شاه رفت»، بر دست های مردم، روی دیوارها، پشت شیشه ها و هر جای ممکن دیگر دیده می شد. ماشین ها و موتورسیکلت ها با چراغ های روشن بوق های ممتد و آهنگ دار می زدند.

اوضاع دیگر از دست رژیم کاملاً خارج شده بود. بختیار خوب می دانست که مرد این میدان نیست و آب در هاون می کوبد، هر چند آمریکا از هیچ گونه حمایتی دریغ نمی کرد و حتی از امام نیز با لحنی عاجزانه می خواست که به بختیار فرصت موفقیت بدهد، ولی ابرقدرت غرب نیز دیگر پی به این حقیقت برده بود که ایران از اردوگاه غرب خارج شده است.

کارتر دو روز بعد از فرار شاه گفت: «ما از بختیار حمایت می کنیم، ما قصد مداخله در امور ایران را نداریم! ما قصد مداخله را در هیچ کشوری نداریم، زیرا این سیاست را یک بار در ویتنام تجربه کردیم و نتیجه خوبی به بار نیاورد».

امام خمینی نیز بلافاصله در مورد تقاضای کارتر و با انتشار اطلاعیه ای تأکید کردند: «در صورتی که دولت های دیگر، بخصوص ابرقدرت ها در اوضاع داخلی ایران مداخله نکنند، آرامش و ثبات به کشور بازخواهد گشت».

رئیس شورای سلطنت استعفا داد

چنانچه ذکر آن رفت، شاه قبل از فرار با تشکیل شورایی به نام شورای سلطنت، سید جلال الدین تهرانی را به ریاست این شورا گمارد. وی در بامداد 28 دی، یعنی دو روز بعد از فرار شاه به پاریس رفت تا با امام خمینی دیدار کند، ولی با دو شرط رهبر انقلاب مواجه شد: 1- استعفا از شورای سلطنت؛ 2- غیرقانونی اعلام کردن این شورا. شروطی که بلافاصله از سوی تهرانی مورد موافقت قرار گرفت و وی توانست با امام دیدار کند.

انقلاب به روزهای شیرین پیروزی نزدیک شده است....

پی نوشت ها

1- صحیفه امام، جلد 5، صفحه 302.

2- پهلوی، محمدرضا، پاسخ به تاریخ، ترجمه حسین ابوترابیان، چاپ اول، 1371، صص 359-358.

3- بختیار اصول سیاست هایش را 16 دی ماه در دو مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد. اوگفت: «امیدوارم آیت الله خمینی این افتخار را به ما بدهند که هرچه زودتر به ایران بازگردند.»

ـ به اعتقاد من اعلیحضرت باید سلطنت کنند و دولت حکومت.

ـ به اسرائیل و افریقای جنوبی نفت فروخته نخواهد شد.

ـ لایحه « محاکمه عاملان فساد دولتی و متجاوزان به حقوق عمومی» و طرح « انحلال ساواک» به مجلس داده خواهد شد.

ـ در شهربانی و ژاندارمری خانه تکانی خواهیم کرد.

ـ مطبوعات در چهارچوب قانون اساسی آزاد خواهند بود.

ـ دولت من مروج دین اسلام در کشور خواهد بود و در ضمن مذاهب شناخته شده را نیز به دیده احترام می نگرم.

ـ کلیه زندانیان سیاسی رابه شرط سیاسی بودن آنها آزاد می کنم ـ حکومت نظامی را بتدریج لغو خواهم کرد.

ـ به کلیه آزادی های محض و اجتماعی تأکید شده در قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر در اسرع وقت جامه عمل می پوشانم

ـ به بازماندگان شهدای سه ماه اخیر، در صورت لزوم کمک های مادی و معنوی خواهد شد.

ـ کلیه احزاب سیاسی می توانند شروع به فعالیت کنند. بختیار در انتهای سخنانش گفت: « مردم باید به من اطمینان کنند و در صورتی که ظرف یک مدت معقول تمام وعده های من جامه عمل نپوشید، می توانند در قضاوت خود در باره من تجدیدنظر کنند و اعتبار سی ساله مرا باطل نمایند... من مرغ طوفانم، نیندیشم ز طوفان/ موجم، نه آن موجی که از دریا گریزد...» برنامه هایی که نتوانست مردم را بفریبد و بختیار را حتی به اندازه دوستان سابقش چند صباحی بیشتر بر سریر قدرت نگاه دارد.

4- صحیفه امام، جلد 5، صفحه 350.

5- اطلاعات، 16دی 57، صفحه 2.